متأسفانه جامعه رسانه ای ایران بیش از این که به وظایف خود عمل کنند، بیشتر درگیر جریانات سیاسی هستند تا جایی که وقایعی مانند سیل جنوب سیستان و بلوچستان یا وضعیت بد هوای خوزستان را نادیده می گیرند و تازه پس از تمام شدن عملیات پلاسکو، به فکر سیستان و بلوچستان و خوزستان می افتند.
به گزارش گـنــدم خـبــر به نقل از بولتن نیوز، بارش باران در زمینهای خشک و تشنه سیستان و بلوچستان موجب وقوع سیل و حوادث متعاقب آن شد. این حادثه همان گونه که انتظار میرفت عواقب بسیار بدی در پی داشت و سیل خسارات جانی و مالی بسیاری به همراه داشت. البته که این باران از وقوع خشکسالی و کمبود منابع در جنوب این استان جلوگیری و از یک فاجعه پیشگیری کرد اما به هر حال از حوادث مالی و جانی نمیتوان گذشت؛ اما آن چه که توجهات را به خود جلب میکند واکنش ضعیف رسانهها و ضعف در اطلاع رسانی این حوادث بود.
حادثه پلاسکو و جریانات رسانهای بعد از آن که خبرگزاریها را به دو دسته مخالفان سیاسی شهرداری و موافقان سیاسی شهرداری تقسیم کرد و تمام توان و فضای رسانهای را به خود اختصاص داد و پوشش گسترده روند جستجوها نیز در رأس امور قرار داشت. در همین میان اما کسی توجهی به وقایع سیل در سیستان و بلوچستان نداشت و در میان بازیهای سیاسی درد و مصیبت این مردم گم شد.
واقعاً چرا خبرگزاریها به وظیفه خود در اطلاع رسانی این اتفاق عمل نکردند جای سؤالهای فراوانی دارد. تعداد زیادی از خانوادهها خانه و سرمایه اندک و ناچیز خود را از دست دادند و با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کردند و هم چنان نیز درگیر آن هستند. بسیار از راههای دسترسی قطع شد، اما هیچ کدام این موارد باعث نشد که رسانهها دست از سیاسی بازی بردارند. جان و مال بخشی از مردم محروم و مظلوم ایران اهمیتی کمتر از بازیهای حزبی و جناحی داشت و جالب این که بسیاری از خبرگزاریها در حال ادامه دادن همین هستند.
این بی توجهی و عملکرد جهت دار سیاسی اولین بار نیست که در فضای رسانهای کشور رخ میدهد. متأسفانه جامعه رسانهای ایران بیش از این که به وظایف خود عمل کنند، بیشتر درگیر جریانات سیاسی هستند تا جایی که وقایعی مانند سیل جنوب سیستان و بلوچستان یا وضعیت بد هوای خوزستان را نادیده میگیرند و تازه پس از تمام شدن عملیات پلاسکو، به فکر و یاد سیستان و بلوچستان و خوزستان می افتند.
حال با این شرایط و کم کاری محرز، از دوستانی که پرسش و پیگیری با هر لحنی و از هر فردی را چه با ربط و مدرک و چه بی ربط و مدرک و تنها با اهداف سیاسی و حزبی حق مسلم خود میدانند، چه کسی میتواند سؤال بپرسد که دوستان شما چرا؟! چه کسی میتواند بگوید شما که همواره از افراد مختلف ایراد میگیرید که به وظایف خود عمل نمیکنند، چرا خودتان کم کاری کردهاید و هم اکنون شما به چه کسی پاسخگو خواهید بود؟!
دوستان این احتمال وجود دارد که پس از این یادداشت بسیاری از شما ناراحت شوید و در پی پاسخ دادن برآیید اما همه این اتفاقات باعث نمیشود که کم کاری شما عزیزان دیده نشود؛ و باز هم این نکته به چشم میآید که رسانههای گوناگون و علی الخصوص جریانات خاص، بیش از خبررسانی، وظیفه فضاسازی رسانهای را بر عهده دارند.
هم اکنون یک نفر از همان کسانی که در حادثه پلاسکو تمام تقصیر را به گردن شهرداری انداختند حرفی نمیزند و نمیگوید که چه کسانی باید برای امروز سیستان و بلوچستان و امروز خوزستان پاسخگو باشند و قصور در این مورد از سوی چه کسانی بوده است.
مسلماً این اتفاقات به شهرداری تهران ارتباطی ندارد اما میبینیم که هم چنان برای این که کسی سوالی درباره سیستان و بلوچستان و خوزستان نپرسد و همین طور مسائل مربوط به آمریکا و برجام، هم چنان با قدرت از پلاسکو و شهرداری سخن می گویند. کسی از ایشان نمیخواهد که به آن اتفاق نپردازند، اما عدالت در انجام وظیفه را میبایست در رأس امور خود قرار دهند.
اگر چنین عمل نمایند قطعاً به گفتههای خود که در قلمفرساییهایشان به آن اشاره میکنند عمل کردهاند؛ اما اگر به تفکرات خودباور ندارند دیگر نمیتوان انتظاری از ایشان داشت و میبایست در انتظار معجزهای بود تا بلکه تغییری در رویه این دوستان اتفاق بیافتد تا گوشهای از سخنانشان را در رفتار خودشان ببینیم.