در حالی برخی از مسئولین برخلاف مردم ساکن در سیستان خبر از خوب بودن حال دریاچه هامون میدهند که نقشههای هوایی چیزی جز خشکی نشان نمیدهد و مردم محلی بهجای بادهای ۱۲۰ روز باید با بادهای ۱۶۰ روزه کنار بیایند.
گــنـــدم خــبـــر : در حالی حال هامون هرروز بدتر میشود و منطقه سیستان با ریز گردها و بدی هوای بیشتر دستوپنجه نرم میکند و بسیاری از مردم مجبور به کوچ از این منطقه شدهاند که همچنان سازمانهای متولی به عمق فاجعه توجه چندانی ندارند و هر از چند گاهی باخبری که یکی از نشریات و سایتها دراینباره منتشر میکند صدایی آهسته از آنها به گوش میرسد. یکی میگوید حال هامون خوب است و دیگری میگوید برنامههایی داریم و قرار است در چند سال آینده وضعیت خوب شود!
به گزارش گندم خبر به نقل از بولتن نیوز، بههرحال، حال وروز این روزهای بیشتر دریاچههای کشور مثل هامون است و عکسهای هامون هم مثل عکسهای دریاچه ارومیه نشان میدهد زمان در حال اتمام است و باید کمکم به فکر کفنودفن دریاچه هامون باشیم و مردمان سیستان از دریاچه پر آب که برای بسیاری محل امرار و معاش بود دیگر باید دل بکنند.
سازمان محیطزیست همچنان حال هامون را خوب توصیف میکند و مدعی است موضوع خشک شدن هامون خبرسازی رسانهها بوده و مردم فکر میکنند دریاچه محوشده است و وضعیت هامون بسیار خوب است.
اگرچه مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان چند وقت پیشگفته بود وضعیت هامون بسیار خوب است و هنوز بخشهایی از هامون هیرمند آب دارد، اما مشاهدات خبرنگار تسنیم حاکی از آن است که غیر از اندکی آب گندیده بهاندازه یک زمین فوتسال، همه هامون هیرمند خشکشده است.
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست نیز در صفحه اینستاگرام خبر خشک شدن هامون و وقوع فاجعه زیستمحیطی در تالاب را خبرسازی دانست.
البته به نظر ما هم کار دشمن است!
دریاچه هامون یک ذخیرهگاه زیستکره، سومین دریاچه بزرگ ایران (پس از خزر و ارومیه)، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یک دریاچه کمعمق تالابی در منطقه سیستان در شرق ایران و غرب افغانستان است.
زمانی نیمی از حقا به هیرمند پس از بند کمال خان متعلق به ایران بود ولی بر اساس قرارداد ۱۳۵۱ سهم ایران به ۱۴,۵ درصد کاهش مییابد. وقتی در افغانستان خشکسالی رخ میدهد یا آب این حوزه آبریز به دلایل طبیعی یا انسانی کاهش مییابد، نتیجه خشک شدن دریاچه در سمت ایران است. در سالهای اخیر دریاچه به برکت خشکسالی و مهار آب در بالادست کاملاً ناپدیدشده و پرندگان و ماهیان آن نابود گردیدهاند.
این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون سابو ری و هامون هیرمند تشکیلشده است که در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچه مشترک هامون بین افغانستان و ایران را تشکیل میدهند. رودخانه هیرمند شریان اصلی ورود به هامون و رودخانههای خاش رود، فراه، هاروت رود، شور رود، حسینآباد و نهبندان به هامون میریزند.
وسعت دریاچه هامون در زمان پرآبی ۵۶۶۰ کیلومترمربع است که از این مقدار ۳۸۲۰کیلومترمربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. با این اوصاف، دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای کل سیستم به وجود آورد.
حقا به ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رودخانه هیرمند در منطقه سیستان اشاره دارد. پس از شکست گفتگوهای بسیار میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، بارأی کمیسیون بررسی حقآ به هیرمند به نام به کمیسیون دلتا، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران و موسی شفیق، نخستوزیر وقت افغانستان در کابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد.
باوجود انعقاد این قرارداد، از سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارشها و خشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. پمپاژ و انتقال آب هامون توسط خط لوله به زاهدان و انتقال و ذخیره آب در چاههای نیمه زابل و همچنین استفاده از حق آب هامون جهت کشاورزی در زابل از دلایل اصلی خشک شدن هامون میباشد. نبود دولتی مقتدر در افغانستان، ساخت سد کجکی بر روی هیرمند، نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشاورزی توسط کشاورزان افغان، خشک شدن دریاچه هامون را در پی داشته است.
این مسئله موجب قطع شدن منبع معاش ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش قابلملاحظه پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، بروز فقر و ناامنیهای پیامد آن، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی کشور و زوال روزافزون صنایعدستی سیستان شده است.