
روشن است كه برای پایان بخشیدن به درگیریها و تنشهای موجود بین زوجین، جدایی و طلاق آخرین راه است، اما بدون تردید این درگیری و مشاجره دو زوج نیست كه باعث بر هم خوردن آرامش كودك میشود بلكه درگیری و اختلاف والدین كودك است كه امنیت را در محیط خانه از بین میبرد و او را موجودی ضعیف و افسرده میكند و طلاق نیز باعث كاهش این مشاجرات نخواهد شد پس تأثیر مثبتی روی فرزندان ندارد مگر اینكه والدین با آگاهی از موقعیت خود و فرزندانشان عملكرد خود را تغییر دهند و كاری كنند كه هم به نفع آنها باشد و هم باعث حفظ سلامت فرزندشان شود.
برات حمیدیان استاد معارف اسلامی دانشگاههای زابل و کارشناس علوم تربیتی در رابطه با معضل طلاق در جامعه گفت: عوامل مختلفی در کوتاه شدن عمر زندگی جوانان امروز تاثیرگذار است اما عدم شناخت درست طرفین ازدواج و مشکلات اقتصادی از اصلی ترین علل طلاق است.

حمیدیان گفت: نقش خانواده بر دوام زندگی مشترک فرزندان را نمی توان نادیده گرفت اما چیزی که در حال حاضر شاهد هستیم این است که خانواده ها تمام مسئولیت انتخاب را بر عهده فرد گذاشته اند و این نهایت اشتباه است زیرا فرد تجربه لازم را ندارد و بیشتر درگیر احساسات و اشتباه می شوند.
وی با بیان اینکه طلاق پایان زندگی نیست ،بیان داشت: امروزه هر چند طلاق نسبت به گذشته در جامعه عموميت بيشتري پيدا كرده است اما ديدي كه كليت جامعه ما نسبت به طلاق دارد تغيير چشمگيري نداشته است و بر خلاف جوامع غربي كه تقريباً با طلاق كنار آمده اند در جامعه ايراني طلاق با ديدي انحرافي و ضد ارزش نگاه شده و مطلقين را بعنوان محكومي كه مقوله اي ارزشي به نام خانواده را زير پا گذاشته در نظر مي گيرند و اين تصوري است كه اكثريت جامعه نسبت به طلاق دارند .
مدرس معارف اسلامی دانشگاههای زابل عنوان کرد: در گذشته همسر گزینی بیشتر درون فامیل یا آشنایان و همسایه ها اتفاق می افتاد و شناخت و درک متقابل به جهت رفت و آمد ها بیشتر و دقیق تر بود در حالی که امروز همسر گزینی برون گرایی شده است و افراد متعدد برای انتخاب فرد مناسب به دختر یا پسر کمکی نمی کنند و نتیجه آن یک شناخت سطحی است.
وی در پایان گفت: طلاق از جمله مواردي است كه هر چند در درجه اول افراد را تحت تاثير قرار مي دهد در مرحله بعد جامعه و نزديكان به فرد را با مسائل رواني اجتماعي و اقتصادي مواجه مي كند .