شهرگندمــــ : نیشگون که در این مدت خوب استراحت کرده و خیلی هم از شرایط موجود و اتفاقاتی که رخ داده نگران و ناراحت شده , فکر میکردیم کار را که شروع کنیم نیشگون همان روز اول به سراغمان می آید و درددلهایی برای ما دارد , اما ای دل غافل که یک هفته گذشت و از نیشگون خبری نشد , اما پس از یک هفته پیدایش شد و ادامه ماجرا.
نیشگــــــون : خدایا قربان حکمتت بروم … این همه در گوش یونس خان صاحب قلم والسایت خواندیم که آقا جان یعنی چه که می خواهم استراحت کنم ؟… آن همه فریاد بلند مردم سیستان که می گفتی همین بود؟… بیا و دست بردار و دوباره برو بچه های گندم پرسی را دور هم جمع کن… و یک عالمه حرف و حدیث دیگر تا این که راضی شد بیاید و دوباره این خانه ی مجازی مردم سیستان را بازگشایی کند.
حالا که همه آمده اند این نیشگون بیچاره است که از قافله جا مانده و هر چه می دود به بقیه دوستانش نمی رسد و با وجود بازگشایی چندین روزه سایت هنوز نتوانسته است مطلبی ، حرفی ، چیزی بنویسد حتما می پرسید چرا؟
راستش مدتی است مثل همه مردم سیستان گرفتارم و در تب و تاب تهیه گاز هستم آن هم در این اول سوز و سرمای زمستانی ….
چند روزی است که به تبعیت از نوادگان سیستانی رستم , وزنه ای سیزده کیلویی را بر دوش می اندازم و در کنار سایر همشهریان به دنبال ماشین گاز می دوم , اما…(البته بماند که با توجه به تفاوت دوران رستم و دوران ما برخی همشهریان از شیوه ای جدید استفاده می کنند و با موتور سیکلت و ماشین سیلندر گاز را برداشته و به دنبال گاز می دوند … خب از قدیم گفته اند دارندگی و برازندگی)
باور کنید این روزها پشت سر هم یاد مسابقات تلوزیونی مردان آهنین چند سال پیش شبکه سه می افتم وقتی که قویترین مردان کشور سیلندر چندین کیلویی را روی دوش می گرفتند و می دویدند .
ما را بگو که با چه دل خوشی و در راستای اقتصاد مقاومتی و مدیریت مصرف آمدیم و آبگرمکن پرمصرف برقی خانه را به آبگرمکن گازی تبدیل کردیم ولی افسوس که حالا آبگرمکن هست و گاز نیست.
بدجوری عصبانی شده بودم و داشتم به زمین و زمان بد و بیراه می گفتم … مانده بودم که چه بکنم ؟ یا باید یقه مسئولان وزارت نفت را بگیرم ( که دستم حتی به دکمه پایین پیراهن شان هم نمی رسد چه رسد به یقه) و یا باید به سراغ نمایندگان بهتر از جان می رفتم که به لطف مماشات و یا شاید سهل انگاری شان سهمیه گاز سیستان تقریبا نصف شده و از 2300 تن به 1250 تن کاهش داده شده (این مطلب را دو تن از مسئولان توزیع گاز شهرستان زابل گفته اند) .
دلم می خواست فریاد بزنم که آی آقایان محترم و ایضا بانوان دست اندر کار !
تاخیر در گازرسانی و فقدان امکانات رفاهی ناشی از آن بس نبود که این کمبود جدید گاز منقول(یا همان سیلندرقابل حمل گاز مایع) را هم به مشکلات مردم صبور سیستان اضافه کردید؟
در اوج عصبانیت بودم که ناگهان مثل کارتون قدیمی «ای ، کیو، سان » چراغی بالای سرم روشن شد و افکار تازه ای به سراغم آمد . دیدم خیلی بی انصافی است که فقط نیمه خالی لیوان را ببینم .
خلاصه با چند هزار تومان هزینه اضافی تن به خرید سیلندر آزاد گاز دادم و سمت خانه روان شدم چون پرداخت چند هزارتومان اضافه ارزشش را دارد که خدای ناکرده با خشم و نگاه تند اهل بیت مواجه شوم .
توی راه کلی فکر کردم و موارد مهمی به ذهن ناقص نیشگونی ما خطور کرد که خالی از لطف نیست با شما در میان بگذارم:
1 ـ آقا جان اصلا مقصر اصلی این مشکل خود مردم هستند آخر چه معنی دارد ما همیشه نیمه خالی لیوان را ببینیم و این همه زحمت آقایان و بانوان مسئول علی الخصوص نمایندگان محترم را نادیده بگیریم بابا انصاف هم چیز خوبی است باور کنید درست نیست برخی افراد مغرض!!!!! این کمبود گاز را ناشی از زبانم لال کم تدبیری نمایندگان و مدیران وزارت نفت که موجب کـاهش سهمیه گـاز مایع ما تا حد نصف شده , می دانند .
آقا گاز کم شده که شده مردم باید درست و کم مصرف کنند . چه معنی دارد هرکس در خانه خودش باشد و گاز مصرف کند ؟ وقتی مشکل داریم باید همه از جمله عمه و خاله و عمو و دایی و پسر خاله و غیره خانه پدربزرگ یا بزرگ خاندان جمع شویم و به جای هفت ـ هشت کپسول ، یک کپسول گاز را مصرف کنیم فقط مسئولین هم باید تا صدای بزرگ خاندان در نیامده دست بجنبانند.
2 ـ انصافا باید به همدلی و همراهی مدیران نفتی با میراث فرهنگی دست مریزاد گفت و از این که سعی دارند با حذف مقطعی گاز، به گونه ای زندگی سنتی و زیبای قدیمی ها را دوباره در یادها زنده کنند و بساط کرسی و شب نشینی و نقل و داستان های کهن فارسی را راه بیندازند از آنان تشکر و قدر دانی کرد. اصلا هیچ اشکالی هم ندارد وسط پذیرایی خانه هایمان را گود کنیم و هیزم بیاوریم و آتش راه بیندازیم . تازه این طوری معنای اصلی و واقعی «دودمان» را هم زنده می کنیم.
3 ـ نمی دانم چرا بعضی از مردم به جای تشکر فقط غر می زنند .
آخر برادر و خواهر عزیز مگر هر روز از رسانه ها خبر مربوط به «قاتل خاموش» یا همان گاز گرفتگی که جان چندین نفر را در شهرستان های مختلف می گیرد نمی شنوید؟ حالا اگر مسئولین لطف کرده اند و به جای خودمان به فکر حفظ جانمان شده اند بد است؟!!!!…
این که نمی گذارند گاز ـ این قاتل خاموش ـ وارد خانه هایمان شود تا خدای ناکرده جان کسی به خطر بیفتد کار ناشایستی است؟!!!!!!!
این همه غر زدن جای تشکر کردن شماست ؟ بابا دست مریزاد.!!!!!!!!!
4 ـ یعنی واقعا این انصاف است که همیشه ماشین های توزیع سیلندر گاز از ساعت شش صبح آژیر مخصوص خود را روشن کنند و برای خرید یک عدد کپسول سیزده کیلویی ناز مردم را بکشند؟…
خب چه می شود یک مدتی هم مردم ناز توزیع کنندگان گاز را بکشند. باور کنید احساس بعضی از این حضرات با دیدن نیاز مردم به خودشان را لیونل مسی هم بعد از زدن گل به رئال مادرید ندارد!!!!!!
5 ـ خداییش باید هر جور تشکر که بلدیم از مسئولین تهیه و توزیع گاز بکنیم که با خارج کردن گاز از دسترس مردم و ایجاد شرایط سخت می خواهند کاری بکنند که انشاء الله پس از رسیدن گاز به زابل (البته اگربه نوه ها و نتیجه هایمان برسد) به واسطه این شرایط قدر عافیت و داشتن نعمت گاز را بدانیم زیرا از قدیم گفته اند :« قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی دچار گردد» .
6 ـ مساله گاز یک مساله داخلی است و ما دومین کشور بزرگ جهان از نظر ذخایر گازی هستیم و هیچ ربطی هم به کشور های همسایه ندارد و متاسفانه برخی حضرات دیگر نمی توانند مثل مشکل آب بروند و یقه کشور دوست و برادر افغانستان را بگیرند که «حقگازه» (بر وزن «حقّابه») مارا نداده اند.
7 ـ دوستان منتقد مغرض !!!! بهتر است به جای گیر دادن به این مساله هم فکر کنند که شاید این کمبود گاز راهی باشد میان بر به سمت رونق اقتصادی
به این شکل که وقتی یک میوه فروشی یا آپاراتی دچار رکود می شود با ایجاد یک اشتغال کناری و فروش چند عدد سیلندر مایع گاز( آن هم به نرخ آزاد )از ورشکستگی نجات پیدا می کند و این یعنی حمایت از اشتغال بازار و به جای گیر دادن باید مورد تقدیر قرار بگیرد و به من و شما هم مربوط نیست که مردم چه قدر دچار مشکل می شوند!!!!
اما توصیه نیشگــونی:
تحقیقات نیشگونی به این جا رسید که علاوه بر تقلیل سهمیه از سوی مسئولان کشوری ، مجوز توزیع سهمیه گاز نیز از بندر عباس و تهران صادر می شود و بخش اعظمی از همین سهمیه کاهش یافته سیستان سر از مرکز استان در می آورد و رانندگان زابل باید سه یا چهار روز بخوابند و با اصرار و التماس بار دریافت کنند و این مشکل نه توسط فرماندار محترم قابل حل است و نه مدیران نفتی شهرستان بلکه مشکلی است فرامنطقه ای و باید توسط افرادی مثل استاندار محترم و نمایندگان عزیز حل شود اما:
مردم عزیز مبادا خود را مدیون نمایندگان کنید و از آنان بخواهید تا این مشکل فرامنطقه ای را حل کنند آخر شما که بهتر می دانید جا به جایی مدیران از مدیرکل گرفته تا معاون مدارس حسابی وقت عزیزان را گرفته و اگر حل این مشکل را از آنان بخواهیم ظلم بزرگی به آنان کرده ایم و حق الناس به گردنمان می افتد , اصلا چه لزومی دارد از آنان بخواهیم به جای گیر دادن و استیضاح و رای اعتماد دادن به وزیر علوم کمی با وزیر نفت مجالست و گفتمان کنند تا مشکل حل شود به نظر ناقص نیشگون بیاییم و از استاندار گرامی کمک بخواهیم بهتر است…
از طرفی نگرانی و ترس ایجاد شده باعث می شود تا برخی هموطنان نسبت به خرید بیشتر و ذخیره گاز اقدام نمایند که این کار تقاضا را بالا برده و باعث تلاطم در بازار می شود .
بابا به خدا راه کار خرید اضافه نیست بلکه مدیریت مصرف تنها را حل بحران به شمار می رود.
امیدوارم هرچه زودتر با تدبیر و درایت مسئولین فرامنطقه ای این مشکل نیز برطرف شود زیرا مردم غیرتمند و ولایتمدار سیستان شایسته بهترین هایند و خدمت به آنان عبادتی بزرگ است.
با تشکر ـ نیشگــون