نمایندگان زابل

گندم خبر, سه سال و اندی از عمر نمایندگی کم خیر و برکت دو بزرگوار و نخبه سیستانی ( به زعم طرفداران سینه چاکشان) می گذرد و حیف از مردمی که چون شمایی را نماینده خود انتخاب کردند.

 

رابطه ی مستقیمی بین افزایش طول عمر نمایندگی این عزیزان و بیشتر شدن انبوه مشکلات موکلین آنان است.

 

مانند همیشه در حال گشت و گذار در صفحات مجازی بودم که مطلبی نظرم را به خود جلب کرد.

 

این مطلب گزارشی از جلسه و نشست نمایندگان سمن های فعال با نماینده اصلاح طلب سیستان در مجلس شورای اسلامی بود.

 

این متن و نشست برایم جذابیت و حیرت آور بود، چرا که بعد از مدت ها جناب نماینده لایق دانسته و جلسه ای را برگزار و چنین حرف هایی را در آن بیان نموده است.

 

نمیدانم آیا واقعا چنین حرف هایی را آقای نماینده زده است در این جمع یا خیر، اما صحبت هایی که از قول احمدعلی کیخا در آن عنوان شده بود نگران و مایوسم کرد.

 

آخر می شود کسی که با سلام صلوات آنرا به مجلس فرستاده اند، حال که به اواخر عمر نمایندگی خویش رسیده بگوید من همان دو ماه اول دانستم که نمیتوانم کاری انجام دهم؟

 

مگر ما مردم سیستان چقدر بی غیرت گردیده ایم که امروز وکیل ما میگوید من سه سال است میدانم نمیتوانم برای مردم کاری بکنم و راحت بر صندلی سبز و زیبای خویش تکیه زده ام.

 

ما مردم سیستان از نسل همان هایی هستیم که در ۱۹ بهمن ۱۳۳۰ سر از تن فرماندار خائن به منافع مردم جدا کردیم.

 

اما امروز ما را این چنین میبینند که به راحتی میگویند نمیتوانم و غمشان نیست.

 

جناب نماینده شما که همان اوایل متوجه ناکارآمدی خویش گردیدید چرا استعفا ندادید؟

 

جناب نماینده مگر چقدر کرسی نمایندگی لذت بخش و بامنفعت است که حاضر شدید با اینکه میدانید کاری از دستتان برنمی آید باز هم بمانید؟

 

جناب نماینده شما که می گویید دانستید که نمی توانید، یعنی منافع شخصی و حزبی خود را هم نتوانسته اید تامین کنید؟ یا فقط در تامین منافع موکلین خود ناتوان بودید؟

 

میدانید ماندن و اشغال پستی که نمی توانید خدمتی در آن انجام دهید عین خیانت است؟

 

با خواندن این متن که از شما نقل شده بود دو ضرب المثل معروف به ذهنم رسید که نمیدانم کدام یک در مورد شما صادق است اگر مرحمت نمایید و خود بگویید ممنونتان می شویم:

 

۱- دزد هم باش و مرد هم باش
۲- یک مردی هم اقرار به اشتباه است

 

بنده با نگاه خوش بینانه بنا را بر ضرب المثل دوم قرار میدهم هر چند این اقرارتان خیلی دیر انجام شد اما مراتب تشکر و قدر دانی شخصی خویش را نثارتان می نمایم.

 

اما ایکاش نماینده مدعی دیگر هم این جسارت را پیدا می کرد و میگفت که نتوانسته، نتوانسته به آنچه که در روزهای اول مردم را با آن مسخره نمود و بیشترین رای را در سبد آراء خود جمع کرد، عمل نماید.

 

در سه سال مردمی که با هزار امید شما را روانه بهارستان کردند خون خوردند و شما بی غم آنها مشغول به امورات شخصی خود بودید، بدانید این نیز بگذرد اما قطعا اگر مسلمان باشید راجع به یوم الحساب شنده اید.

 

یوم الحساب آن روز است که تک تک این مردم گریبان شما را برای عمری که از آنان به جهت تامین خوشی های خودتان برباد دادید خواهند گرفت.

 

اللهم عجل لولیک الفرج
سیدمحمدکاظم حسینی طباطبائی
مدیرمسئول وبسایت خبری تحلیلی گندم خبر (پرس)

مقالات مرتبط