امیرحمزه پیروزام : شکری و شکایتی خطاب به استاندار سیستان و بلوچستان

گندمـــ پرس : جوابیه استاندار به سوالات فراوانی که در اذهان عمومی مردم سیستان قرار دارد , واکنش های مختلفی در بین مردم سیستان بوجود آورد , اگر چه برخی از این نوشتار رضایت داشتند اما اغلب از نحوه نوشتار و عدم پاسخگویی به سوالات مردمی گلایه مند هستند و حتی عده ای معتقدند ایشان در بخشی از نامه به مردم توهین کرده است  , در همین راستا یکی از نخبگان سیستانی در نامه ای تحت عنوان شکری و شکایتی به استاندار مباحثی را درخصوص مشکلات مردم به ایشان گوشزد کرده است.

امیر حمزه پیروزرام : شكري و شكايتي به محضر استاندار ارجمند
با سلام و عرض تشكر از جوابيه استاندار محترم و بزرگوار استان ، با گفتاري كوتاه و مختصر ، هم شكري و هم شكايتي به محضر حضرتعالي .
1- استاد ارجمند ، نيت خير و دلسوزي جنابعالي كه به دنبال اقدامات زير بنائي و ماندگار هستيد بر كسي پوشيده نيست ، اما دغدغه مردم بيكار و رنج كشيده سيستان ( نه دلواپس سياسي) اين است كه بسياري از مديران ارشد بومي و غير بومي نيز در اوج قدرت و ثروت ( مسئوليت و دارائي) ، در ذهن مباركشان طرحهاي بزرگ و زيربنائي داشتند و مدام به آن فكر مي كردند و مشغول آن شدند و از زمان غافل گشته ، كه يا عمر دولت يارشان و يا عمر مديريت آن دلسوختگان به سر آمد و اگر طرحي را نيز شروع نمودند نيمه كاره رها گرديد , مانند كانال هاي سيماني كه در مزارع كشاورزي بودجه را حيف و حال براي جمع آوري آنها هزينه اي را نيز بر كشاورزان فقير سيستاني تحميل نموده است ، وهيچ حاصلي آن طرحها براي مردم نداشت .
2- وقتي بر خي طرحها نيز به مرحله اجرا رسيد ، آنقدر زمان كوتاه بود وبا بازيهاي سياسي همراه شد كه سياسيون جناح هاي مختلف مي خواستند به نام خود ودر دوره مسئوليت خود آنرا اجرا كنند ، كه بعلت شتابزدگي از حالت كارشناسي خارج و به انحراف كشيده شد ، هيچ دردي كه از مردم درمان نكرد حتي رنج ديگري را بر رنجهاي مردم سيستان افزود ، مانند چاه نيمه چهارم كه موجب خشكي هامون عزيز گرديد و يا خط انتقال آب سيستان به زاهدان .
3- خدايا تو شاهد باش كه بدور از هر ديدگاه سياسي عرض مي كنم ، امروز همه مسئولين دولتي ، فرهنگي ، سياسي ، نظامي و هركسي كه به هر نحو با روز گار سخت ، تاريخي مردم سيستان ، در جريان است ، مشكلات و راهكار ، حل آنرا خوب مي داند چون همه بارها بازگو كرده اند ، اما اراده اي قوي و خداپسندانه در اجرا ديده نمي شود ، رنج تاريخي مردم همچنان ادامه دارد.
4- اگر گلي به سر مردم مستضعف سيستان به هر دليلي نمي زنيم ، حداقل انتظار اين است كه حق حيات شان را به آنان بر گردانيم ، مگر اين آب حق مردم سيستان نسيت ؟

مگر ما مسلمان نيستيم مگر نه اينكه بايد با آبي كه وضو ميگيرم ، غسل مي كنيم ، روزه ميگيرم و… ، صاحبان حق ، راضي باشند ؟ پولي كه اداره آب از مشتركين در زاهدان ميگيرد، چه خيري به حال مردمي ، كه رنج آنان كمتر از برخي مسلمانان جنگزده در كشورهاي ديگر نيست ، دارد ؟ آب را از سر سفره مردم محروم سيستان مي بريم بر سر سفره اغنياء زاهدان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟** !!!!!!!!!!!
5- حال با اين همه مباحثي كه عرض شد ، به نظر حضرتعالي، نبايد مردم فراموش شده سيستان ، نگران ، نه آينده ، بلكه همين فرداي خود و فرزندانشان و شكم گرسنه آنان باشند ؟؟؟
6- در پايان از سوز دل ، توجه همه دلسوختگان را به اين چند جمله معطوف مي كنم ، تا وقتي كه ما براي سيستان طرح جامع توسعه و عمران نداشته باشيم ، تاهر دولت و مسئولي كه روي كار بيايد ، براساس آن طرح جامع ادامه دهد ، تا پروژه ها و طرحهاي كه با فكر امثال جنابعالي و تيم كاري تهيه مي گردد در نبود طراحان نيز اجرا گردد بنظر ميرسد بايد دبيرخانه فعالي براي طرح جامع سيستان زير نظر استاندار در مقام عمل و نه تشريفات ، تشكيل شود و فرمانداران سيستان ، ائمه جمعه ، نمايندگان مجلس و اعضاي شوراي تامين نيز عضو آن باشند و دبير خانه در خود سيستان مستقر تا از نزديك، هم پيگير و هم پاسخگو باشد .

شهر من سوخته بود
آب هامون خشكيده بود
هرچه بود ، رنج سيستان كم نبود
رنج مردم ، از پي بيكاري وفقر بود
دادمردم ، چه بي حاصل بود
داداز مظلوميت سيستان بود
داد از فرصت هاي سوخته بود
هر كه را منصب ،هنر ، گفتار بود
آخرين اقدام او ، هشدار بود
غفلت از امنيت و كسب و كار بود
غفلت از اقدام ، حاصل بار بود

با تشکر : امیرحمزه پیروزرام