صفحه اصلی > سایر خبرها : دلنوشته ای خطاب به امام رضا (ع): سلامم بی طمع نیست رضا جان

دلنوشته ای خطاب به امام رضا (ع): سلامم بی طمع نیست رضا جان

شهرگندمــــ : 

تقدیم به ساحت مقدس بارگاه طوس (امام رضا ع)
حرم، عشق است، عاشق در حرم کیست؟ دلم تنگ است، معشوق من کیست؟
دلم سوی حرم پرواز میکرد، برای دیدن صحنش تمام شب، دلم فریاد میکرد. دلم در صحن تو آرام گردید، در آن لحظه بهشتی پیش چشمم باز گردید.

url

تمام عشق و امیدم تو بودی، در آن لحظه تمام آرزویم، هم تو بودی. تو هستی ای حرم، ملک سلیمان، امید و حرمت کل دلیران.

تمام مردم ایران به پایت ای رضا، زنجیر هستند. برای غربتت آقا همه هم همچنان دلگیر هستند. رضا جان زائری هستم، غریبم، کجا باید تو را هر شب ببینم. تو را گویند، رضا جان که غریبی، ولی از من غریب تر هم ندیدی. غریبم ای رضا جان، کنارت هم بسان یک اسیرم ای رضا جان. رضا جان ما اسیریم، اسیر بندهای این زمینیم، تمام کوله بارم پر ز انواع گناه است، تمام توشه ام تنها سلام است.

سلام من رضا جان بی طمع نیست، حضورم در کنارت بی سبب نیست. نپرس از من که من دستم تهی است، فقط چشمم به دنبال نگاهت، ای غریب است. عجب صحنی تو داری ای رضا جان، چقدر زائر تو داری ای رضا جان. من زائر فقط دستم دراز است، گدای رحمتت هستم زبانم هم دراز است. فدای مادرت گردم رضا جان، فدای غربتت گردم رضا جان. مرا در صحن خود آرام گردان، تمام خاک پایت را نثار چشم گریان و دل عصیان من گردان.

رضا جان آمدم با چشم گریان، رضا جان آمدم با قلب عصیان. تمام خواستهایم را تو دانی، تمام کارهایم را هم تو دانی. من از آن سرزمین خشک هستم، من از آن شهر طوفانم، که می دانم تو می دانی چه می خواهم. پس ای خورشید عالم تاب، ای ماه هر شب تاب، برای مردم شهرم دعایی کن، برای این زمین خشک ما هم ای رضا جان، فکر آبی کن. دعای تو برای مردم شهرم، برای شهر بی رنگم، همان آب است. پس برای مردمم پیش خدایت یک دعایی کن.

یادداشت : دکتر مهدی دهمرده

مدیرمسئول

مقالات مرتبط