ناگفته های سید صادق حسینی از چهار دوره نمایندگی مجلس

گندمـــ پرس : طبق وعده ای که با شما داشتیم , جهت روشنگری و کمک به یک انتخاب بهتر برنامه ای مدون در پیش گرفته ایم و در اجرا همانگونه که مستحضرید اولین گام مصاحبه با نمایندگان ادوار سیستان در مجلس شورای اسلامی مدنظر می باشد , علاوه براینکه حرفهای ناگفته این عزیزان را خواهیم شنید از خصوصیات یک نماینده خوب از دیدگاه این بزرگان نیز آشنا خواهیم شد.

پس از انتشار مصاحبه محمد حسین پودینه و مهندس غلامعلی شهرکی نوبت به سید صادق حسینی نماینده چهار دوره سیستان در مجلس شورای اسلامی رسید , تلفنی با ایشان زمان و مکان مصاحبه را هماهنگ کردیم.

و . . . 

حد فاصل میدان شهداء و بهارستان , خانه ای قدیمی و ویلایی , وارد که میشویم بسیار گرم و صمیمانه ما را پذیرا شدند , محاسن ایشان سفید شده بود و با آنچه بیش از این در عکسها دیده بودیم کاملا متفاوت بودند.
صمیمیتی مثال زدنی , و سادگی خود و منزلشان نیز جالب توجه بود , جالب توجه از این بابت که شخصی که چهار دوره نماینده مجلس بوده همچون بزرگان دین , زندگی ساده ای داشت و از زرق و برق معمول در خانه ایشان خبری نبود.

 

پس از خوش و بش معمول , کمی از مسائل مختلف کشور صحبت کردند و نوبت به سوالات ما رسید.

 

 

برای اولین سوال لطفا خودتون رو کامل معرفی کنید ؟
بنده سید حسن آقا حسینی طباطبایی هستم , ولی در زابل بعنوان سید محمد صادق یا سید صادق مردم بنده را میشناسند
اخوی آیت الله شهید سید محمد تقی حسینی یکی از 72 تن از شهدای حزب جمهوری و متولد روستای چلنگ از بخش شیب آب (شهرستان هامون) متولد سال 1313 هستم.

 

 

دوران تحصیل
تحصیلات ابتدایی در زابل , اصل تحصیلات در مشهد مدرسه بالاسر حرم که الان جز حرم قرار گرفته است , بعد از آن هم مدرسه نواب تحصیل کرده ام.
قسمتی از تحصیلات را خدمت آقا شیخ محمد رضا مهدوی , آیت الله دامغانی , ادیب معروف آقا شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری در نزد اساتید بزرگواری حضور داشتم
درمیان دوره ای که برادرم شهید شد خیلی ها کاندید شدند , از جمله بیانی , موسوی سرحدی و . . . کاندید بودند , بنده هم به درخواست اقوام و مردم وارد صحنه شدم و رای آوردم , بنده بطور کلی چهار دور نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی بوده ام , میاندوره ای اول , دوره دوم , دوره چهارم و دوره هفتم درخدمت مردم بوده ام که امیدوارم مورد قبول درگاه حق قرار بگیرد.

 

 

مختصری از عملکرد خود را برای اطلاع مردم بفرمائید و اینکه چگونه مسائل را پیگیری میفرمودید که به نتیجه کافی میرسید ؟
در دوره دوم مجلس شورای اسلامی قانونی را به تصویب رساندیم , که پس از آن پول جهت آب کشاورزی از مردم گرفته نشد : از تاریخ تصویب این قانون هرسال که آب به تمام اراضی قابل کشت شهرستان زابل برسد , سازمان آب میتواند که برای هر چهار هکتار صد و پنجاه ریال , کما فی سابق دریافت نماید , با تصویب این قانون عملا اداره آبیاری دیگر هیچ پولی از کشاورزان نمیتوانست دریافت کند , بدلیل اینکه یا آب به تمام اراضی نمیرسید که مشمول این قانون شود و مبلغی که درقانون دیده شده بود هم کم بود که برای آنان صرف نمیکرد که مامور بفرستندو پولها را جمع آوری کنند به همین دلیل کلا این مساله برچیده شد و یکی از گرفتاریهای اصلی کشاورزان سیستانی حل شد.

در دوره هفتم نیز کاری بزرگ انجام دادم , مردم از بانک کشاورزی وام گرفته بودند و بدلیل خشکسالی قادر به پرداخت آن نبودند , سال خشکسالی گفته میشد دولت وام خشکسالی را بخشیده است , اما واقعیت این بود که بنده پیگیری کردم , بیست میلیارد تومان مخصوص زابل , دراختیار وزارت کشاورزی قرار گرفت و 29 هزار نفر از چهارصد هزارتومان تا دو میلیون تومان پرونده هایشان را تسویه کردند , اما آقایان گفتند که دولت این کار را کرده است و هیچ اشاره ای هم به این مساله پیگیری بنده نکردند
حتی آقای دهمرده که استاندار بود هم به این مساله اشاره ای نکرد , همان موقع هم گفتم که اگر دولت بخشیده است چرا برای دیگر شهرهای استان این پول را نتوانستید بگیرید. این کار کار بزرگی بود که انجام دادم و فکر نمیکنم دیگر کسی بتواند اینچنین کاری برای مردم انجام دهد , اگر این وامها تسویه نمیشد , سیستان از دست رفته بود و مردم ترک دیار میکردند.

یکی از دیگر مسائل بحث چاه نیمه ها بود , بنده با چاه نیمه چهارم مخالف بودم , زمینهای هشت آبادی را برای چاه نیمه چهارم خریداری کردند , به آقای هاشمی رفسنجانی که رئیس جمهور بود گفتم که این کار نه فنیست و نه عقلی , گفتم که این زمین آب را نگه نمیدارد , ولی حرف گوش نکردند
در دوره ای که هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد کاندید ریاست جمهوری بودند, من هم آمدم زابل , هاشمی رفسنجانی آمده بود چاه نیمه , به او گفتم که سال 73 گفتم که این کار اقتصادی و به صرفه نیست حال فکری بکن و درستش کن.
حتی در دولت احمدی نژاد هم نامه ای نوشتم به وزیر وقت نیرو اقای مهندس فتاحی که این محل آب را نگه نمیدارد , فتاحی آن را به معاونش داده بود که گفته بود حاج آقا هرچه گفته درست است اما ما درستش میکنیم , این کانال قرار بود فقط برای آب زاهدان باشد , و ورودی جدا برایش دیده شود , اما حال نه ورودی دارد و نه خروجی وباید برای حل این مشکل فکری اساسی بکنند تا بیش از این مشکل برای مردم بوجود نیاورد.

 

 

 

با این تفاسیر شما برای مدیریت استان مدیریت بومی را پیشنهاد میکنید یا غیر بومی , یکی از استانداران بومی که در زمان شما منصوب شد دکتر دهمرده بود که استاندار سیستان و بلوچستان شد و شما نیز در آن زمان نماینده مردم زابل بودید , نظر خودتون رو در این خصوص بفرمائید؟
با استانداری دکتر دهمرده مخالف بودم , به خود ایشان هم اعلام کردم.
روزی دکتر شهریاری به بنده مراجعه کرد , دکتر دهمرده را هم همراه خود آورده بود مجلس , که بنده هم تائید کنم که کار تمام شود و ایشان معرفی شوند , به دکتر دهمرده گفتم به این حرفها گوش نده و استانداری را قبول نکن , جریانی مثل جریان تاسوکی را پیش بینی میکردم , به دهمرده همان روز گفتم اگر یک فاجعه ای بوجود آمد , آیا میتوانی از پایگاه شکاری چابهار کمک بخواهی و آنها را از بین ببری
بعد از جریان تاسوکی که همه را به شدت ناراحت کرد , درکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که دهمرده , مختاری , شهریاری , دکتر کامران باجناقم که نماینده اصفهان است , دیگر نمایندگان و جمعی از مسئولین کشوری هم در کمیسیون حضور داشتند , خطاب به دکتر دهمرده گفتم که اولا لزومی نداشت که این مراسمات پشت سرهم و به فاصله خیلی کم در شهرهای مختلف گرفته شود و حال که مراسم را برگزار کردید , چرا جاده را با نیروهای امنیتی امن نکردید که این اتفاق رخ داد؟ هدف این اشرار شما بودی , شما باید از پایگاه هوایی چابهار درخواست میکردی که فانتوم بفرستند و اینها را از بین میبردند , رو کردم به شهریاری و گفتم , معنی استاندار بومی همین بود ؟ آقای مختاری ( دکتر ابوالقاسم مختاری نماینده دوره هفتم سیستان درمجلس شورای اسلامی) هم بود , هیچکس هیچ پاسخی برای حرفهایم نداشت , فردای روز جلسه به مختاری گفتم حرفهای دیروزم درکمیسیون چطور بود , گفت اینها همه حرفهای دلم بود که شما گفتید.

 

 

در چهار دوره ای که درمجلس حضور داشتید با سه نماینده دیگر از حوزه سیستان همکار بودید , نظر خودتون رو درخصوص این بفرمائید؟
بنده دو دوره با مهندس شهرکی , یک دوره با میرحسینی و یک دوره هم با دکتر مختاری نماینده بودم.
از خودشان سوال کنید , هرچه بگویند من قبول دارم , وقتی مردم رای داده اند پس آنها آدمهای خوبی بوده اند , ولی بنده اظهار نظری نمیکنم , مشکلاتی هم بود که قابل طرح نیست و بهتر است به آن نپردازیم , بنده سعی کردم در تمام دوران خدمتم وظیفه ام را بخوبی انجام دهم حال اینکه دوستان همراهی کردند یا نه بماند برای خودشان و وجدانشان.

 

 

یک خاطره از دوران نمایندگی مجلس :
قرار براین بود که هاشمی به زابل بیایید , میرشکار فرماندار بود , شهرداری را مجبور کرده بودند که مسیر راه را آسفالت کند و در بلوار هم درخت بکارد , شهرداری درخت کاشته بود , آنهم چه درختهای بزرگی , درختانی که به یک شب دو متر قد داشتند.

وقتی همراه با هاشمی از فرودگاه به سمت شهر حرکت میکردیم , خودرو را متوقف کردم و یکی از درختان را از ریشه درآوردم و به هاشمی نشان دادم که ببینید که چه کرده اند , که هاشمی بسیار ناراحت شد و فکر میکنم برخوردی هم با مسئولین داشت.

 

 

در مدت زمان طولانی که درمجلس حضور داشتید با مدیران زیادی کار کرده اید , از بین آنها چه کسی را بعنوان بهترین مدیر میتوانید نام ببرید ؟
تنها یک نفر آنهم نه بطور کامل , آقای ضیایی که فرماندار زهک بود که بسیار فرد زحمتکشی بود و خیلی برای زهک کار انجام داد.

 

 

علت محبوبیت شما چه بود که چهار دوره مردم شما را بعنوان نماینده خود به مجلس فرستادند ؟
یکی از اصلی ترین مسائل همین بود که بی پروا صحبت میکردم و با مردم عادی اما به بهترین شکل رفتار میکردم ,این مساله را باید از مردم سوال کنید که چرا به بنده لطف داشتند و مرا انتخاب میکردند من نمیتوانم دلیلی خاص را بیان کنم , آنها رای داده اند و من هم نوکری و خدمت به آنها را قبول کرده ام و وظیفه ام را انجام میداده ام.

 

 

از میران سرمایه گذاری و از سرمایه های مادی که دارید برایمان بگویید و اینکه چرا پس از پایان دوره نمایندگی به زابل بازنگشتید ؟
در زابل یک منزل در خیابان شهید باقری دارم , ملک کشاورزی هم داریم و در تهران هم این منزل که در میدان شهداء میباشد را دارم
منتی برمردم ندارم , چون من برای خدا کار کرده ام , دراین مدت بنده همین یک خونه را دارم , مثل خیلی از دیگر نماینده ها نیستم که حال به مال و منال بسیاری رسیده اند , اما بنده 26 سال مستاجر بوده ام , پس حتما فرقی بین بین بنده و دیگر نمایندگان بوده است.

اینکه چرا به زابل بازنگشتم هم باید عرض کنم که در زابل برایم کاری نبود , درحال حاضر اینجا همان دوستان قدیمی که در مجلس بوده اند , حال نیز برای مشکلات مردم که به آنها مراجعه میکنم , کارها را انجام میدهند و حال نیز پیگیر مشکلات مردم و سیستان هستم و اینجا بهتر و مفیدتر میتوانم عمل کنم تا اینکه در زابل باشم .

 

 

تعریف شما از نماینده مجلس چیست و چه تفاوتی بین نماینده زابل و دیگر شهرهای کشور می بینید ؟
نماینده زابل باید شجاعت و پیگیری بیشتری داشته باشد از سایر نمایندگان کشور , مسائل و مشکلات مردم اینجا با بقیه کشور بسیارمتفاوت است و نماینده هم باید با دیگر نمایندگان متفاوت باشد.

 

 

با کسانی که قصد کاندیداتوری در انتخابات سیستان را دارند چه توصیه و صحبتی دارید ؟
کسی که میخواهد کاندید شود , باید کسی باشد که بتواند مشکلات را تشخیص دهد , شجاع و از جرات کافی برخودار باشد , به مردم می گویم که کسی را انتخاب کنید که شناخته شده باشند و طوری نشود که یک هو از جایی بلند شوند و بعد نماینده شوند و در مجلس نتواند کاری برایتان انجام دهد , نماینده باید کسی باشد که برنامه داشته باشد , روش داشته باشد , باید اطرافیان تشخیص بدهند که وی مومن است و میتواند نوکری مردم را بکند.

 

 

سخنی با مردم سیستان :
از مردم راضی نیستم , کارهای زیادی برایشان انجام داده ام , اما بعد از چهار دوره تلاش , حال خیلی کم احوالپرس بنده هستند , حتما این مردم با گذشت دو سه دوره فهمیده اند که بنده خادم آنها بوده ام و چه زحماتی برایشان کشیده ام ,
اگر از من سوال شود که به چه کسی رای بدهیم , درمرحله اول نظری نمیدهم , اما درمرحله دوم که بین دو نفر شد بنده نظر خواهم داد.

در پایان هم از شما و تمامی کسانی که دغدغه حل مشکلات مردم را دارید تقدیر و تشکر میکنم .