گندمــــ پرس : سلام آقای روحانی
شغل من چوپانی است هم چوپانی گوسفندان دیگران و هم تعدادی گوسفند که خودم دارم
چند خطی با شما گپ میزنم
اما انتظار نداشته باشید در نامه ام خبری از دورپروازی کلمات ناآرام باشد
چرا که اگرچه تحصیلات دارم و حتی به ادبیات هم علاقه دارم اما چوپانم و به زبانی که بلدم با شما گپ خواهم زد.
آقای رییس جمهور من شما را سرداری فاتح میبینم که از جنگ جهانی سوم به پیروزی برگشته اید و به دولتهای زورگوی ساکن زمین دستبند زده اید
اما هرگز گمان مدارید که این پیروزی بزرگتان باعث خوشحالی من میشود
اگرچه اصل آن اتفاق عظیم را سخت باعث افتخار میدانم اما اندیشه های دیگری سخت غمگینم میدارد
هرگاه به هماوردیتان در آوردگاهی که جهان مقابلتان ایستاده بود می اندیشم با خود میگویم
کسی که در چنین جنگ نابرابری پیروز شد آیا مشکل هامون را که فقط طرف حساب اندوهش کشور دوست و هم کیشمان افغانستان است نمیتواند حل کند؟
آقای روحانی تو در جهان بزرگی کرده ای و هرچه از بزرگی اندیشه ات سخن گویم کم است اما اجازه میخواهم از شکی سخن گویم که نه تنها بر قلب مادرم هامون چنگ انداخته که گوسفندان و بره های ناتوانشان هم که سالها در باد گریسته اند به آن مبتلایند
سوالی بزرگ ما اهالی سیستان و مخصوصا ما چوپانان دامن هامون را می آزارد که باید دانایان شهر به زبان خویش میپرسیدند
اما من به زبان بیابان میپرسم بی دغدغه ی آشوب کلمه:
آقای رییس جمهور:
آیا مرگ دختران و پسران فردوسی، مرگ گنجشکهای بی آزار، ریه های مالامال از غبار افغانی،خالی شدن مرز و کوچ لجام گسیخته ی فرزندان هیرمند،خطر دشمن پس از خالی شدن مرز، شروع آدم ربایی و مفاسد اجتماعی در اثر نابودی کشاورزی و گرسنگی مردم،نابودی سرزمینی که جایگاهش را در تاریخ و نقش آن را در جنگ تحمیلی بخوبی میدانید و هزاران از این دست…..
آیا اینهمه برای شما اهمیتی ندارد یا حل مشکل هامون در مذاکره با افغانها غیر قابل حل مینماید؟
متاسفانه مردم زادگاهم در جهنمی زمینی زندگی میکنند اما آب چاه نیمه هایش در زاهدان تلف میشود تا منصب داران در استخرهای عظیم تن به آب زنند و سهم هامون مظلوم تنها اشک پیرمردانی است که چنان کم است که به ریشه ی مرغزار مرده نمیرسد
اما کودکان تشنه ی هامون چونان غمخورکان سالخورده ای میمانند که غبار گل شده بر چشمهایشان دیگر بوتیمار مرده ی اشک را هم اجازه ی قطره ای غنیمت نمیدهد.
هرگاه بره ای را میبینم ک تاب تشنگی نیاورده و خاموش و خشک بر خاک افتاده یاد شعری می افتم که گویا در غم تلف شدن آب هامون در زاهدان،شهر والامقامان بیخیال سروده شده:
این آب که سهم خار و سهم گل بود
خون دل ماه بی بی و ماگل بود
از درز هزار لوله در شهر رهاست
ای کاش کنار گندم زابل بود.
.
در پایان جناب رییس جمهور:
ما مردم سیستان از هییییچ کس نمیخواهیم که هامون را دریابد چرا که خواستنی که توجهی و عنایتی درپی نداشته باشد قطعا چنان حقیرمان میدارد که پدربزرگمان سام نریمان از گور نفرینمان میکند
امروز مردم سیستان نومیدترین مردم جهانند
مرگ در اثر بیماریهای تنفسی ساکنان شرق سرزمینت را به زانو درآورده است
اینجا سرزمینیست که هر روز در آن دهم محرم تکرار میشود.
سرزمین عطش و ستمگری آسمان غباراندوه است.
اما آقای روحانی اگرچه ما مردم سیستان هیچ صاحب منصبی را دیگر به یاری نخواهیم طلبید که فایده ای هم ندارد
اما
اما
همه ی ما مردم سیستان پس از خالق بادهای بی سرزمین دست یاریمان را بسوی شما دراز میکنیم
چرا
چرا
چرا؟
چون باور داریم که اگر تاکنون به آلام هامون و رنج دلدادگان سیستان بدرستی و به مقدار کافی پرداخته نشده بدلیل مشغله ی بزرگ هسته ای بوده که آنقدر بزرگ بوده که بتوان پذیرفت که اندکی به جاهای دیگر خوب پرداخته نشده باشد.
ما باور داریم باوری از سر یقین که شما به هامون خواهید پرداخت
اما
اگر کارگروه و نماینده و….انتخاب کنید یقین بدانید که اتفاقی نخواهد افتاد
هامون پس از یاری خالق مرغابیان تنها دو گزینه برای زیست دوباره دارد.
۱.اقدام شخص رییس جمهور
۲.اقدام محمد جواد ظریف
اگرچه این نوشته های ناقص به خواسته ی دامداران و کشاورزان نوشته شد اما آنچه خواندید اندکی کمتر از یک هزارم آلام
تمام مردان و زنان و کودکان شهر من است.
ضمنا جناب رییس جمهور عرض خداقوت و سپاسگزاریهای فرزندان هامون را جهت حماسه ی هسته ای پذیرا باشید.
زنده باشید و نام و جانتان جاوید
با احترام
محمد میر
نمایندگان سیستان هنوز می توانند با روش های مختلف اعتراض خود را به دولت نشان دهند.
متاسفانه صدای فریاد ما بلند نیست. شاید توفان ناله های ما را می دزد.
کجاست چشم بینا و گوش شنوا
ای کاش بجای اینکه ما اتقدر برای ……. زخم های سیستانی ها رو دوا کنیم…
اینکه در حد دکترا نوشته بود. خیلی عالی بود . خدا قوت
نمایندگان عزیز به قول این برادر بزرگوار که خودش در حد یک سفیر سخن گفت مگر ما توان بیان صحبت های یک چوپان سیستانی را نداریم مگر درد دل این چوپان ما را نمی ازارد چرا ما اینقدر نسبت به دیار پدریمان بی خیال شده ایم مگر تشعیع جنازه شهدا را که می بینیم از ترس کو تاهی در حق مردم به خود نمی ایم اگر توان نداریم یا کسی به حرفهایمان گوش نمی دهد چرا به میدان می اییم و خودمان را حلال همه کارها می دانیم اگر نمی توانیم چرا با صداقت توان بیان کردن را به مردم نداریم و چرا نمی گوییم شرمنده ما خود را مدیون خون شهدا نمی کنیم و کنار نمی کشیم چرا چرا
عالی نامه ای کامل و جامع ,
بزرگواران مگه خوب نوشتن بسته به نوع مدرکه,گر چه این عزیز خودشون از نامداران شعر و ادب هستن ,ولی اینکه عنوان کنیم این نامه از زبان چوپان در حد مدرک دکترا و …هست بی انصافیه من خودم افراد عزیزی رومیشناسم که سواد قرآنی دارن یعنی در حد مکتب ولی نوشتار بسیار عالی که شاید هیچ صاحب مدرکی نتونه به پای سبک نوشته شون برسه.
آقای میر دقیقا درد دل یک هموطن سیستانی رو با زبان اصالت به گوش رییس جمهور محترم رسوندن ان شاءالله مثمر ثمر واقع بشه.
سلام..درود بر تو ای چوپان سیستانی…
بسیار زیبا و دلگرم کننده بود.فرزندم .خدا کند به درد و دل مردم سیستان گوش کنه.
محمد میر گرامی
چوپان نی نواز غزل های سیستان
قلمتان پاینده و اندیشه تان سبز
و کاش آنگونه که در کلامتان جاری شد سرداری برای شکست دیو دردها و خشکسالی سیستان پا به کارزار قدم و قلم می نهاد تا آبادی سیستان آرزوی فرزندان هنر آفرین و صبر پبشه اش نمی شد.
سلام
سلام به غیرت و شرف این ابرمرد
بی شک کاری که ایشان کرده بسیارزیبا و مهم است
ولی یک دست صدا ندارد.
همه باید اعتراض کنند .همه مردم سیستان حق دارند.
بخواهند چبزهایی را که از انان گرفته شده
قبل از اینکه این نامه بدست ریس جمهور برسد
بی شک رسوایی و روسیاهی است برای کسانی که به سیستان خیانت می کنند.ویا همچون کبک …
هامون شاهد باش..
تا وقتی نفس در سینه داریم
تاوقتی جهل از این سرزمین برود.
فریاد مظلومیت ترا سر خواهیم داد.
ونخواهیم گذاشت خائنین به تو زنده بماند.
اگر سلاحی در دست نیست.
خدا که است واز او می خواهیم پاداش صابرین را بدهد.
پاینده باد هامون
زنده باد سیستان
گوش اگر گوش تو و
ناله اگر ناله ی ماست
آنکه جایی نرسد
فریاد است .
سپاس جناب میر عزیز .
برخاسته از دل است وچه دلنیشنانه بر دل جا خوش میکند.
جناب اقای میر بسیار دل نوشته زیبایی بود امیدوارم که بدست رییس جمهور محبوبمان برسد براستی مذاکره با دولت هم کیش و هم زبانمان سخت تر هست یا کشورهاى غربی!!!!!! کاش جناب ظریف عزیز پاسخ دهد یا اینکه این بحران رو در حدی نمیدانند که وقتی نیز صرف ان شود!!!!!!!!
متن فوق العاده ای بود،دست مریزاد !
سلام خدا قوت برادر عزیز آقای میر ، ای کاش مسولین و نمایندگان سیستان مقدار کمی از سختی های مردم را درک میکردند ، تا میتوانستند اینگونه رستمانه صدای ناله ی مردم رنج کشیده ی سیستان را به نه تنها مردم ایران بلکه کل جهان برسانند
تبارک ا…
من موندم فرماندار زابل تا حالا واسه سیستان چکار کرده چرا هیچ گزارش کاری ازش نمیبینیم؟ برنامه داره، نداره، با برنامه اومد، بی برنامه اومد، با برنامه کار میکنه بی برنامه کار میکنه، مهمتر اینکه هیچ کس از ایشان نمیپرسه که شما چکار کردید؟ ایشان هم در سکوت ایام میگذرانند و جایی هم ندیدم مطالبه ای از ایشان مطرح بشه چرا که به فراستی خاص تمامی مطالبات را به مرکز با خارج استان هدایت میکنند.
خوشا بحالش
دوست عزیزنویسنده محترم ان چیزی که فراموشمان شده روش مطالبه گری است که میبایست ازطرف مردم وریش سفیدان همچون گذشته احیاشودکدام اعتراض وحضورفیزیکی مردم تاکنون حداقل برای لوله دوم اب به زاهدان صورت گرفته اگرارومیه دراحیای تالابشان تاکنون موفق ترازمابودنددوچیزمیباشد..اول مطالبه گری مردم ودوم اتحادوهمفکری نمابندگان ومسولین ومردم پس عزیزان به اصل وریشه برای درمان بیندیشیدتشکر
باید نمایندگان سیستان سرافراز دستان محمد عزیز را بوسه بزنند که حرف دل سیستانی رو زدند
واقعاازدل مردم حرف زدی دمت گرم من بچه سیستانم ودرروستازندگی میکنم واقعا که مااینقدبی ارزشیم که برای دریاچه ارومیه ابرهاروباراورمیکردن اما اینجاروحتی دراخبارهم به زبان نمی اورند
سلام دوست عزیز ، من که چشمم آب نمی خورد که رییس دولتی که نماینده ی وی در این استان نسبت به ما بی تفاوت است خودش به ما توجه کند به مصداق اینکه : سالی که نکوست از بهارش پیداست . هم زمانیکه رییس دولت به زابل سفر کرد نحوه ی برخورد وی با مردم سیستان ونیز عدم پاسخگویی به مطالبات به حق مردم را دیدیم همچنین نماینده رییس جمهور در این استان بی مهریهای فراوانی به زابل دارد از جمله اینکه کدام طرح وپروژه ی ملی یا طرح های استانی در سیستان رقم خورده است که این دومش باشد . !البته این ناشی از روح بدبینی نیست برداشت بنده از نحوه عملکرد دولتمردان در دو سال اخیر است .
تنها مشکل ما سیستانی ها اینه با هم متحد نیستیم.به جایی هم میرسیم خودمونو گم میکنیم.یکی مثل حاج آقا کیخا رو داریم کی بحرفش گوش داده؟از………………تا این وضع نابسامان ….
ما مردم زابل به خدا شکایت می کنیم برای دولتمردانی که در حق سیستان و ما مردم زابل کوتاهی می کنند چون دیگه تمام مسولان و نمایندگان سیستان هم بی خیال سیستان شده اند
این چوپان سیستانى واقعا لایک داره
خسته نباشی مرد بزرگ
تمام مدیران گذشته به سیستان ………کردند چرا.چون در زمان پرآبیسیستان به فکر روز کم آبی سیستان نشدند .وفقط وقت گذرانی کردند وژست ریاستی داشتند وبس .اگر آنها در آن زمان تدابیری می اندیشیدند که در زمان خشکسالی چه باید کرد .الان حال وروزمان چنین نبود.
چوپان عزیز! با نی لبک خشک و بی رمق خودت،صدای تشنگی هامون را فریاد کن و ندای سرسبزی باران را بنواز تا دشت سیستان را وادار به مقاومت نمایی وآب چاه نیمه ها را که در کوچ اجباریشان -مانند مردم سرزمینم که در دیگر شهرها صدای دعوت هامون را به انتظار نشته اند-با راز ماندن در وطن آشنا نمایی!!!
ایول مرد سیستان
مرحبا ور شرف تو چوپون قهرمان
با تشکر از اقای میر و همه فرزندان دلسوز سرزمین تشنه و پر گرد وغبارسیستان.
با سلام خدمت برادر گرامیمان و خدا قوت همان طور که برادران و خواهران با نظرات ارزشمندشان این برادر گرامی را یاری نموده اند از یکایکشان کمال تشکر میشود لذا در این مورد باید کمپینی تشکیل گردد تا گوش های بسته و چشمهای نابینا نسبت به سیستان که زمانی انبار گندم ایران زمین بوده باز شود چرا که با اندک غباری در جایجای دیگر ایران اسلامی همه به فکر چاره می افتند و سیستانمان را کسی نیست یاری کند و روز به روز مهاجرت و نابسامانی ها در این دیار کهن رو به افزایش میباشد به امید سیستانی آباد
بسیار متاثر شدم اما کاش سران پایتخت نشین مرفه بی درد هم میدانستند زندگی یک کشاورز در خانه ای فرسوده در جوار طوفانهای شن ودر دل زمین خشک و بی آب چه طعمی دارد کاش میدانستند ترک تحصیل فقط به خاطر بیکار شدن پدر در اثرفقدان آب و در نتیجه آن عدم توانایی خرید لوازالتحریر چه دردی دارد آقای ریس جمهور شما میتوانید با45هزارتوان یکماه دوام بیاورید ؟؟