گندم پرس : ندای زاهدان : آذر منصوری – انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان رکن اصلی قانونگذاری کشور از اهمیت و پیچیدگی بسیار بالایی در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری برخوردار است.
آنچه که این پیچیدگیها را موجب میشود، از یک طرف کثرت نمایندگان منتخب است و از سوی دیگر تنوعی است که در پی این کثرت در تمامی مناطق کشور پدید آمده است. قرار است در مجلس دهم ایران ۳۱۰ نفر از وکلای منتخب ملت حضور یابند و نه تنها از حقوق قانونی ملت دفاع کنند بلکه با نگاهی غیر متمرکز زمینه توسعه متوازن را با همکاری و نظارت بر عملکرد دولت در تمامی مناطق کشور فراهم آوردند. بدیهی است جریانها و احزاب سیاسی با نزدیک شدن به انتخابات نسبت به برنامهریزی و معرفی چهرههایی که از توانایی، سلامت و مقبولیت و محبوبیت نسبی برخوردار و البته منتسب به جریان سیاسی مورد نظر خود وارد این کارزار خواهند شد. این مسئله و تعداد نمایندگان شهرستانها و استانها انتخابات پیش رو را با پیچیدگیهایی همراه ساخته که اگر هر جریان سیاسی بتواند از استراتژی و راهبرد متناسب با این پیچیدگی بهره گیرد، برنده محتمل این رقابت انتخاباتی خواهد بود.
اما جریان سیاسی اصلاحطلب علاوه بر این پیچیدگیها با موانع دیگری نیز در این رقابت مواجه است که این موانع صحنه انتخابات نابرابری را پیش روی او قرار میدهد. به بیان دیگر اصلاحطلبان در صحنهای رقابت میکنند که مانع محتمل رد صلاحیتها موجب میشود که این جریان سیاسی نتواند نیروهای اصلی خود را این رقابت بهکار گیرد. مانعی که حداقل با توجه به تجربه انتخابات گذشته غیر قابل انکار به نظر میرسد. با در نظر داشتن این پیچیدگیهاست که این جریان سیاسی باید با شرکت در انتخابات از استراتژی و تاکتیک لازم برای حضور در این رقابت نابرابر بهره گیرد. تجربه انتخابات گذشته به اصلاح طلبان ثابت نمود که چنانچه عزم خود را برای شرکت در انتخابات جزم کنند، این محدودیتها و موانع مانع موفقیت آنها نخواهد شد، اگر هوشمندانه عمل نمایند و از ظرفیتهای موجود به شکلی واقعبینانه استفاده نمایند. در واقع در انتخابات پیش رو بهکارگیری این ظرفیتها باید با دموکراتیکترین شیوه ممکن در دستور کار قرار گیرد. به همین دلیل نیز شورای مشورتی و کمیته راهبردی انتخابات با عینیت بخشیدن به ظرفیت احزاب سازوکاری را در دستور کارخود قرار دادهاند تا در مناطق کشور و طی یک روند کاملا دموکراتیک، این نیروهای موُثر، شخصیتها و احزاب شناسنامهدار باشند که نسبت به تحقق سازو کار اجماع و ائتلاف حداکثری با نگاه واقع بینانه به موانع پیش مبادرت میورزند. علی القائده مبنای حضور و به اجماع رسیدن اصلاحطلبان در استانها تحقق همین سازوکار دموکراتیک است که کمیته راهبردی شورای مشورتی دنبال میکند. به این مفهوم که با شکلگیری مجمعی از اصلاحطلبان هر استان متشکل از احزاب، چهرههای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی شناخته شده (اعم از زنان و مردان) که الزاما ممکن است عضو هیچ یک از احزاب موجود نباشند اما از مقبولیت و مرجعیت لازم در استان خود برخورداند و مدیران با تجربهای که نماینده این جریان سیاسی در دولت اصلاحات بودند. بدیهی است در این بین احزاب به عنوان کنشگران اصلی عرصه انتخابات ایفای نقش خواهند کرد. با شکلگیری شورای متشکل از گروههای فوق در هر استان و حوزههای تابعه، مرجع ائتلاف و یا اجماع منطقهای یا استانی ایجاد میشود که واجد نقش و مسئولیت اصلی وحدت و ائتلاف اصلاحطلبان در مناطق است. به طور قطع هر چهره اصلاحطلبی برای حضور در انتخابات آینده با شکلگیری این سازو کار دموکراتیک باید خود را ملزم به قوائد و چهارچوبی نمایند که این شورا در هر استان با توجه به ملاحظات منطقهای و ضرورت ائتلاف و برد حداکثری به کار میگیرد.