گندمــ پرس : شعری در وصف حال و روز سیستان به قلم محمد نخزری گندمــ پرسی جوان تقدیم می گردد به حضور شما گرامیان
سیستان باز امشب گشته طوفانی
نفس ها تنگ
در ها بسته , صورت ها خاکی
نیست راهی جز رفتن
نیست راهی جز دل بریدن از این سرزمین خاکی
نیست دگر هامون پر آبی
که بکند مردم را یاری
نیست دگر اندیشه ای برای ساختن
همه فکرها رفته سوی ویرانی
دگر نفسی نمانده برای بالا امدن
گونه ها خیس از گل
دگر نفسی نمانده برای بالا امدن
چه میشود کرد در این روز خاکی
وقتی دگر امیدی نیست برای زندگی
اینجا فردای بهتر سرابی ست از جنس ناامیدی
فردای که در چشم من تو نیست جز ویرانی
ای طوفان بگذار مردم نفس بکشند
مگر نمی بینی نفس های خسته را
طوفان کمی آرامتر…
کمی آرامتر سیلی بزن برشاخه های درختان گز
بگذار لحظه ای ارام بگیرد ریشه های گیاهان در این خاک خشک
نمی دانم شاید خدا هم ما را از یادش رفته
چون سالهاست در اینجا خاک میخوریم مثل یک یادگاری
محمد نخزری , گندمــ پرسی جوان
لینک کوتاه : https://gandomkhabar.ir/?p=24923
بسیار عالی بود دوست عزیز
afarin mohamad jan ali bood
عالی محمد جان
موفق باشی
به کارت ادامه بده برادر
خوشحالم چهره های جوانی رامیبینم که اقدام به سرودن اشعاری با مزمون انتقادی جهت بیداری مردم و مسئولین کرده اند امیدوارم در آینده شاهد فعالیت بیشتری از این گونه افراد باشیم
سلام.عالیه.خیلی خوب
بسیار زیبا
سلام…نیشگون محکم
بسیار عالی…
من نیشگونمو باید بگیرم حتی از همکار
نقطه شعر زیاد بود…
با سلام
به این شاعر جوان
انجمن شعر و ادب ازاد سرو سیستان شما را به شعر خوانی در محفل شاعران دعوت می کند .
سلام. عالی بود
سلام. عالی بود محمد جان