گندمــ پرس :
کاش امروز در امروز می ماند.
علی،.. نماز صبح خود را خانه می خواند.
کاش آن شب، صبحدم هرگز نمی داشت.
کاش کوفه، مسجدی هرگز نمی داشت.
شب قدر است و ما قدری نداریم،
علی در بستر است و آبرویی ما نداریم.
علی جان رفتی و عدلی نمانده، برای این جهان قدری نمانده.
عدالت با علی در زیر خاک است،
قساوت مانده و آن روی خاک است.
بدان بعد علی محرابها خون است،
دل شیعه برای آن علی دریای خون است.
بدان فردا همان روز حساب است،
تمام حرمت آدم خسی بر روی آب است.
علی جان ماه شبهای سیاهی،
علی جان شمعی و ما روسیاهیم.
علی جان دردهایت را برای چاه گفتی،
علی جان زخم هایت را برای نخل ها گفتی.
علی جان سفره ات نان و نمک بود،
علی جان قلب تو دریای غم بود.
علی جان برتر از آدم تو بودی،
علی جان آسمان خوب عالم هم تو بودی.
شب قدر است و ما قدری نداریم،
علی در بستر است و آبرویی ما نداریم.
دکتر مهدی دهمرده
خداوند به شما خیر بدهد.
ولی واقعا قدری نداریمو سالی یک شب قران روی سر می گذاریم و 364 روز غافل از قرانهایمان هستیم. معجزه در خانه است و ما منتظر معجزه هستیم.
کدام کارمان خدایی خدایی ست.
عالی بود دکتر
متن زیبا همراه با عکس های زیبا
تشکر گندم پرسی ها
سلام و سپاس از شعر زیبایتان
خوب است شاعر زمان خود باشید !مصرع:” شب قدر است و ما قدری نداریم” زیباست اما در ادامه هیچ اشاره ای به مظلومیت این روزهای مردم سیستان نمی شود!”شعر ماندگار” در طی قرنها شاخصه هایی داشته که باید به آنها واقف باشید وگرنه شعرتان مقطعی، گذرا و مناسبتی خواهد بود
آقای دکتر! شاعر زمان خود باشید و شب قدر را به قدر و منزلت امروز مردم فراموش شده سیستان پیوند دهید
هیچ کس شب قدر را درک نخواهد کرد
زیبا بود
تنهاى تنها مانده اى
در میان اهل من ها مانده اى
تشکر
قشنگ بود.
جایی که گفته:
عدالت با علی در زیر خاک است،
قساوت مانده و آن روی خاک است.
تشکر
سلام و طاعات قبول
آقای دکتر !
قبلا نظر و نقدم را بر شعر شما نوشته ام ،اما در ادامه…
مصرع زیبای: “عدالت با علی در زیر خاک است”سحر انگیز است!!
اما چرا شاعر فرهیخته ما در ادامه این بیت هیچ اشاره ای به مظلومیت و بی عدالتی این روزهای سیستان در حق رسانه های مردمی سیستان ندارد!
آقای دکتر!
اگر مصرع:”شب قدر است و ما قدری نداریم”زبان حال کارگران شهرداری می بود که در ایام و شبها قدر با زبان روزه و در گرمای 50 درجه در چشمهایشان اسپری فلفل پاشیدند ، می شد ؛منزلت شعر شما چند برابر می گردید و شعر شما بی تردید شعری ماندگار بود!
تاکید میکنم شاعر زمان خود باشید.
فرهاد راهداری- از استان گلستان
زیبا مثل همیشه..من معجزه این شبها رو دیدم..باتشکر از نویسنده خوب وخوش ذوقمان.
شب قدر است و ما قدری نداریم،
علی در بستر است و آبرویی ما نداریم.
زیبا بود