شهرگندمـــ : شعر زیر با عنوان معلمان ترور تقدیم میگردد به روح بلند شهدای معلم :
امیرحمزه پیروزرام : باز این چه شوریست که می بینیم گشتن معلمان را چه آسان می بینیم
او که با همت خویش قصد خدمت دارد قصد ویرانی ، خانه جهل و غفلت دارد
اوکه در بازی ظلمت ، چو شمع ، نقشی روشن دارد تنها ثروتش ، علم است و قصد نشر آنرا دارد او که قصد رزم ، با حیله ونیرنگ دارد او چه زیبا قصد ذکات ، علم خود را دارد او که عشق ، شغل انبیاء را دارد او که عزم ، فضل فرزند تو را دارد او جز نجات فرزندت چه عایدی دیگر دارد.
او که خود می سوزد و قصد نورانیت تو را دارد با روشنی فرزندت قصد چراغانی دل تو را دارد او که قصدی جز زدودن تاریکی تو ر ا ندارد آیا در مرام تو ، پاسخ این گلها را ، در گلوله ها باید جست ؟
یقینآ ، این گلوله نیز ، حاصل جهل و تاریکی توست ! جرم او روشنی است و جرم تو تاریکی تا کی زجرم تو بسوزد این همه پاکی , حال گر خموش کنی این همه نور را خوش مباش که خموش کرده ای روشنی آل جور را ****
تقدیم به معلمان شهید ترور در بلوچستان ****سروده امیرحمزه پیروزرام ****مورخ 13/10/93
فرشته میگه
برای چندمین بار شاهد چنین وقایع اسف باری هستیم.
خیلی خوب شغل شریف معلمی وناراحتی ملت ایران را از این واقعه تلخ با دل نوشته زیبایتان بیان کردید.قبلا” هم سروده هایی از شما دیده بودیم.متشکریم.