بـازار داغ شب نـامـه نویسـی + ربـط شبنامـه , بزدلـی حسادت و تربیت خانوادگـی

گندمـــ پرس : پس از انجام هر کاری منتظر انتشار شبنامه های برعلیه خود و دیگر دست اندرکاران هستیم . بله شبنامه , حرکتی زشت  و ناپسند که این روزها در فضای شهر و دیار کهن ما سیستان رواج یافته است , حرکتی که پس از برگزاری موفق همایش رستم زادگان  , جشن دو سالگی گندمــــ پرسی ها و همایش تجلیل از برترین های حوزه رسانه , سخنرانی در جمع فعالین سیاسی با حضور استاندار و چندین مورد دیگر همواره شاهد آن بوده ایم و بنا را برسکوت گذاشتیم تا بیش از این فضای این روزها , آلوده تر نشود.

کار بجایی رسیده که گروههای مختص انتشار مطالب توهین آمیز  تشکیل و مدیریت می شود و وقتی تذکری نیز به عزیزان داده می شود گفته می شود که بنا برآزادی بیان است و هرکس میتواند حرفش را بزند ,  آزادی بیان آنهم بصورت بی نام و نشان و شبنامه ای!!!!!!

توصیه های فراوانی مبنی بر ارائه جوابیه از سوی دوستان دریافت کردیم که از همان روز اول با آن مخالف بودیم و به همه دوستان عرض کردیم که به این مسائل بی توجه باشند و آنچه درست است را پیگیری نمایند. و تنها یک پاسخ

آنکس که بـدم گفت بدی سیرت اوست  و  آنکـس که مرا گفت نکـو , خود نیکوست

حـال متکلم از کـلامـش پیداست   ,    از کـوزه همـان تـراود کـه در اوست

تنها مساله ای که در این بین موجبات نگرانیست , این که چرا این خصوصیت زشت از خوی برخی از همشهریان ما بیرون نمی رود و اینگونه بی شرمانه به یکدیگر می تازند , به همین منظور مطالعاتی درخصوص علت شبنامه نویسی انجام شد که ماحصل آن بدین شرح به اطلاع شما عزیزان می رسد , تا شاید منتشر کنندگان مطالب کذب و نادرست کمی تامل کنند و انرژی بسیار زیادی که دارند و صرف این کار عبث می کنند را به سمت مسیر درست حرکت دهند.

شبنامه و شبنامه نویسی  : شب نامه ها از شب  و لحظه درج تا سحرگاهان لابلای درب آهنی خانه ها چپ و راست می شدند , وقتی که صبح با خلسه ای از خواب بیدار می شدیم دست نوشته هایی حاوی هیچ و پوچ بدون رعایت چهارچوب قانونی ، بی نام و بی نشان و صرفا برای تخریب شخص و یا گروهی لابلای درب های منازل تعبیه شده بود , از محتوایش می شد فهیمد نویسنده آخرین تیر ترکش ناتوانی اش را رها نموده است.

شب نامه نویسان ، در ذهن به مثابه کسانی می مانند که در تاریکی شب صورت خود را با پارچه سیاهی می پوشاندند و در برخی موارد از نقاب استفاده می کردند. همه عقده هایشان را در آخرین ورق زندگی خود با شتابزدگی و از سر ناچاری می نگاشتند و خطابه ای پرخطایشان را به خورد مردم می دادند.

شباهت تن فروشی و شبنامه نویسی

این مقدمه را از برای این عرضه داشتم که بگوییم در عصر ارتباطات ، شب نامه نویسی رونق دو چندانی گرفته و نه نیاز به کاغذ و نه وقتی برای توزیع در شب.

این روزها با گسترش فضای مجازی شبنامه ها نیز به سرعت منتشر می شوند ( این یعنی سرعت و گستردگی ویران کردن شخصیت ها و آبرو بردن ها افزایش یافته است) اما خواننده باید با توجه به مسائلی که بیان می شود به کذب بودن آن اذعان و از انتشار مجدد آن خودداری کند.

فراموش نکنیم که فعالیت بی نام و نشان در فضای مجازی یا همان شبنامه نویسی مدرن حکایت از ترس نویسنده و منتشر کنندگان دارد , ترس نیز زمانی به وجود می آید که مطلب نوشته شده کذب باشد.

مگر انسان آگاه ، قلم به دزدی می زند و دزدکی واژگان را به تصویر می کشد ! مگر انسان بیدار ، آگاه و پرسشگر اهل شب نامه نویسی است؟

این روزها شب نامه نویسی به یکی از امور روزمره درماندگان تبدیل شده است . همانان که تا مجالی می یابند سخن پراکنی می کنند و تا دستی دراز می شود نیز خم شده و دست بوسی میکنند و گوهر گرانبهای جان خویش را به ارزان ترین شکل ممکن می فروشند , زین رو می توان شبنامه نویسان را از تن فروشان نیز در مرتبه پایین تری دانست.

بله این افراد همان های هستند که روزی اینچنین بی محابا بدون اینکه نام و نشانی از خود باقی بگذارند به افراد با آبرو می تازند و روزی دیگر نیز با همراهی نسیم ملایم ، تملق و دوگانگی به بازار می برند و وقتی مورد سرزنش مردمان قرار می گیرند نیز مجدد دست به شبنامه نویسی می برند.

بقول نیشگــون : اگر این افراد به جای دماغ ، اگزوز می داشتند و اندازه خاور گازوئیلی در سربالایی گاز میزدند و دود سیاه انباشت شده دورن را به برون اندر می کردند ، قطعا آلودگی اش از تمام خودورهای سنگین بیشتر بود.

گفته هایی که در صدر از نگاهتان گذشت در وصف عملکرد شب نامه نویسانیست که در پشت قلم مخفی و همراه با اربابان خود قایم اند و از افکار خود گریزان . یک روز یونس  هستند و روز دیگر محمود یک روز آفتاب و روز دیگر مهتاب.

رابطه شبنامه نویسی با بزدلی , حسادت و تربیت خانوادگی

اصل شب نامه نویسی نشان از بزدلی سیاسی افرادی است که جرأت ، جسارت و توان بازگویی نظراتشان را در یک فضای رسمی ندارند و به فضا و عنوانی غیر رسمی روی می آورند.

آنچه جای تامل است کسانی به این سمت متمایل شده اند که حال و در شرایط کنونی  مشکلی برای بیان دیدگاههای خود هم حس نمی کنند اما باز هم بزدلی به آنها این اجازه را نمی دهد که به سمت و سوی حق و حقیقت و شجاعت حرکت کنند , البته تجربه می گوید که این افراد همواره بازیجه هستند و خود متوجه نیستند و روزی متوجه می شوند که دیگر دیر شده است.

البته خوب که کنکاش میکنیم , جز غرض ورزی , کینه توزی و حسادت را , نمی توان عامل این بد اخلاقی ها دانست , میتوان گفت : در واقع شب نامه نویسان بیشتر آنهایی هستند که در شرایط خانوادگی متشنجی رشد یافته اند و حال سعی دارند عقده های روانی خود را به جامعه منتقل نمایند.

اخبار بدون منبع را منتشر نکنید

شوربختانه با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم , سیستان ما نیز به مانند خیلی دیگر از نقاط این کشور پهناور دچار این آفت شده و شخص و یا بهتر بگوییم اشخاصی با نوشتن نامه های مخرب و توهین آمیز سعی در آلوده کردن فضای عمومی جامعه و ترور شخصیت ها دارند.
اگر چه این فعل تنها مربوط به زمان انتخابات نمی شود اما حال شاهدیم که متاسفانه این عمل پررنگ تر و مخرب تر از هر زمان دیگری نمود داشته و انجام می شود.

امسال انتخابات را پیش روی داریم و به همین منظور طبق تجربه ای که در سالیان متمادی داریم متوجه هستیم که روز به روز به تعداد شبنامه ها و شبنامه نویسان افزوده می شود و این مساله را به شما نیز گوشزد می کنیم که تمامی اخبار و شایعاتی را که درخصوص افراد مختلف , کاندیداها و غیره می شنوید باور نکرده و بدنبال منبع موثق باشید.

مطمئن باشید هر خبر مهمی دراین خصوص باشد رسانه ای خواهد شد و حداقل این را میدانیم که گندمـ پرس هیچ مگویی درخصوص انتخابات ندارد و هرآنچه مردم باید بدانند را منتشر خواهد کرد , که این را بخوبی درانتخابات شورای اسلامی گذشته نشان دادیم.

در پایان خواهشمندیم همانگونه که در بالا ذکر شد , شرایط حساس کنونی را درک و برای هر گفته , منبع درخواست نمایید تا راه اینگونه افراد تنگتر از همیشه شود و درنهایت نیز به فضل خدای رحمان راه بر خرابکاری خرابکاران بسته شود تا فرزندان خدوم شما بتوانند بهتر از گذشته به راه خود ادامه دهند و مطالبه گری نمایند.

البته نیک میدانیم که این نوشته علمی هم از سوی کسانی که به خود شکاک هستند بی پاسخ نمی ماند و در پاسخ به ذکر یک مثل سیستانی بسنده می کنم : دووز و ریش خا پخله دارا .

یا حـق – یـونس دهـمرده ــ گـندمــــ پرس