گندمـــــ پرس: گـدایان هم کـار و کــاسبی شب جمعه را خوب یاد گــرفتهاند، کسی چه میداند شاید آنها همـان گـداهای ثابت سطح شهر و داخل کوچه و بازار و معابر و دم مطب پزشکان و داروخانه ها هستند و بعضی هم چرخشی ، که آخر هفتهها بر سر مـزار اموات اضافه کاری میکنند؛آنها حالا دیگر اینجا حق آب و گل دارند و با شیوه های بسیار احساس بر انگیز به تکدیگری می پردازند و از عـواطف مـردم بهترین استفاده را می برند و بیشتر آنها سعی میکنند از انواع کودکـان نوزاد و خردسال درکارشان استفاده کنندکه حضور این افراد با ظاهری نابهنجاردر ملاء عام و در معابر ،موجب تاثیر سوء بر افکار عمومی و بدبینی و بی اعتمادی مــردم نسبت به ادارات و مسولین زیربط در زمینه سازماندهی به این اوضاع نابسامان اجتماعی شده است که چرا با گدایی و تکدیگری برخورد نمی شود ؟
انگـار دیگر نباید توقع داشته باشی آرامشی را که میخواهی، در خلوتی هرچند کوتاه بر سر مزار امـوات پیدا کنی.چشم دوختهای به سنگ قبر و در عالم خودت با عزیزی که از دست دادهای خلوت کردهای که ناگهان متوجه می شوی شخصی شروع به شستن سنگ مزار می کند و در نهایت طوری منتظر بالای سرت ایستاده که انگار وظیفهاش را انجام داده و حالا نوبت شماست که دست به جیب شوید.
مبلغی به اولی میدهی و ردش میکنی، هنوز چند آیه از قرآن نخواندهای که ناگهان با صدای پیرمردی که بالای سرت بلند بلند قرآن میخواند مثل برق گرفتهها از جا میپرید، آن قدر سریع و کوتاه میخواند که انگار دنبالش کردهاند، حق هم دارد این همه قبر باید در وقت صرفهجویی کند تا به همه آنها برسد؛ پس بناچار باز هم دست به جیب میشوید.
چند دقیقه بعد زن میانسالی که دست فرزندان قد و نیمقدش را گرفته و خرج شام شبشان را از شما طلب میکند و این داستان ادامه دارد…
دقیقتر که نگاه میکنید یکی دوتا هم نیستند؛ قدم به قدم در شکلها و مدلهای مختلف، از کودک چند ساله و دختر جوان گرفته تا پیرمرد و مرد میانسال و بعضی هم که خانوادگی با زن و بچه به شغل گدایی می پردازند؛ تقریبا کنار بیشتر قبرها یک مهمان ناخوانده هم هست؛ کسانی که فکر میکنند از خود شما برای امواتتان دلسوزترند؛ همانهایی که قرآن میخوانند و خیرات مردم، حلوا ، شکلات و خرما و.. را از سر بیمیلی برمیدارند اما بیرودربایستی میگویند که پول، بیشتر به دردشان میخورد،نقطه اشتراک همگی شان اظهار عجز و ناتوانی است که دل هر زیارت کننده اهل قبور را به درد می آورد.
حتی نمیتوان تشخیص داد کدام راست میگوید و کدام دروغ، چه کسی واقعا نیازمند است وچه کسی متکدی، معلول واقعی کیست و کدام از آنها به خاطر اعتیاد گدایی میکنند، یک روز درآمدشان را که حساب کنی از حقوق و مزایای یک کارمند اداره هم بیشتر میشود.
شاید ریشه تکدی گری را در فقر و بیکاری باشد، شاید هم تن پروری و پول درآوردن بدون زحمت هم از دلایل دیگرش باشد اما حالا فقط مهم این است که تکدی گری وجود دارد و باید پی راه علاجش بود.
مسوولان شهری از جمله شهرداری به تنهایی نمیتواند متکدیان را ساماندهی کند، از شهرداری هم بدون همکاری استانداری کاری ساخته نیست، مسلما باید نیروی انتظامی هم دستی بالا بزند و با آنهاییکه به عبارتی شیادی میکنند برخورد کند و عدهای از متکدیان هم که واقعا نیازمند به کمیته امداد و بهزیستی ارجاع شوند ولی انگار مسوولان ترجیح دادهاند شیوه همزیستی مسالمتآمیز را با متکدیان در پیش بگیرند وگرنه تاکنون برای حل این مشکل چارهای میاندیشیدند.
مـردم خود آستین بالا بزنند!!
کلید حل معضل تکدی گری در دست مـردم است ، همکاری مردم نیز در این خصوص اهمیت اساسی دارد. متکدیان بیشتر در جایی فعالیت میکنند که به کمک مردم امیدوار باشند.
لذا، آگـاه سازی شهروندان اولین قـدم برای مبارزه با تکدیگری است و لزوم تغییر فرهنگ مردم در خصوص کمک به نیازمندان بسیار مورد تاکید است که در این راستا رسانهها نیز مهمترین وظیفه را برای فرهنگ سازی برعهده دارند.
ابروی زابل رو اگر بخواهیم گداهارو باید جمع کرد و این وضعیت باید تعطیل بشه غیر از مزار اموات همه جا هستن و تتدادشونم کم نیست ضمن اینکه اگر فرهنگ مردم رو برا عدم کمک تقویت کنیم بهتر جواب میده .
متاسفانه چندین بار سعی بر جمع اوری گدایان سطح بازار داشتن که ظرف مدت۱ روز بعد جمع اوری با لبخندی ملیح بر لب همون گداها دوباره شروع به کار میکردن انگار برای ریکاوری بردنشون هیچ کسی چهره زابل و از مسئولین نمیبینه که از بیرون گویی اکثر مردم زابل و فقیر و تهی دست نشون میدن
حالا معاون اول رئیس جمهور میاد از فردا اگه یک گدا تو شهر دیدید . دولت به فکر مردم هست ولی آقایان زابل نیستند بودجه واسه همه چی میاد ولی کی جیب و پر پول کنه . خوبه که همشهری خودمون مسئولین زابل هستن وای به روزی که شهرستانی مسئول زابل باشه . . .
کدام گدا ببشتر اینها کسانی هستند که خشکسالی های اخیر و کم توجهی خیلی از مسولین در سیستان به این روز انداخته شده اند در سیستانی که نه کار است نه کشاورزی و نه کار خانه ایی جهت اشتغال اطراف سیستان هم دیوارشده مردم برای زنده ماندن مجبورند گدایی کنند ان هم هر کدامشان چندین فرزند دارند که باید در کنار بقیه دانش اموزان به مدرسه بروند.
متأسفانه اینقدر این گداها جسور شدند که رودر روی مردم هم می ایستند چند وقت قبل که داشتم ماشینمو درب منزل پارک می کردم توی یک چشم بهم زدن انگار از زیر زمین چهار تابچه گدا سبز شدند یکی با پرویی تمام روی کاپوت ماشین نشست،یکی خودشو از پنجره آویزون کرد، اون دو نفر دیگه هم جلوی ماشینو سد کردند و من دختر تنها مونده بودم با اینا چطور باید رفتار کنم ،وقتی بهشون هشدار دادم که سد معبر نکنید وگرنه به پلیس زنگ میزنم با جسارت تمام به حرفام خندیدند و یکیشون هم وسیله ای که تودستش بود رو بطرف صورتم پرت کرد.
سلام خدا رو شکر زابل خالی از سکنه اتباع خارجی هست مخصوصا از کشور افغانستان همه گداها بومی خود زابل است از بس که بیکاری است عده رو اورده به تکد گری وگدای و الا می گفتند همش افغانی هست همه معضلات رو به اتباعی خاری نسبت ندهید واقع بین باشید
بنده خودم شخصا دو سال پیش به 110 زنگ زدم و درخواست کردم که این متکدیان پاکستانی را از کوچه محلمان جمع آوری بکنند ولی متاسفانه خودرو نیروی انتظامی کمی دور تر از آدرسی که داده بودم پارک کرد و قبل از پارک کردن آژیرش را به صدا در آورد تا این گدایان پاکستانی فراری بشوند و به این ماموران تذکر دادم که نتیجه ای نگرفتم و بلافاصله به کلانتری رفتم و پیگیر شدم که متاسفانه رییس کلانتری گفت که اگر ماموران من بیماری پوستی از این گدایان بگیرند ، شما جوابگو می شوید ؟
گداانسان مظلومی است که دراستخدام حقوقش بهش داده نشده است چرا از یک قوم یک نفر بیکار نیست برای آینده برنامه دارند که نوه هایشان بیکار نباشندحالا بندگان خدا حق گدایی ندارند یعنی موجود زنده نیستندبیایید در محضر مردم مهم را بررسی کنیم
افزایش تگدی گری در منطقه سیستان نشان از گاهش درآمد مردم این منطقه و افزایش فقر در سیستان است که خود ناشی از سوء مدیریت و بی توجهی مسولین از رده بالا تا مسئولین محلی است
بسیاری از افرادی که من مشاهده میکنم که به تکدی گری روی آورده اند از روی ناچاری و افزایش سن و عدم تامین مایحتاج زندکیست و در صورتی که به اندازه یک بخور و نمیر تامین شوند به این کار روی نمی آوند که آن هم با توجه به وضعیت منطقه سیستان برایشان مقدور نیست
البته بسیاری هم بر اثر شیوع مواد مخدر در منطقه می باشد که جهت تهیه موادمخدر سر به تکدی گری و جمع آوری زباله می پردازند که به این شدت در شهرهای دیکر مشاهده نمی شود