با حله ی تنیده ز دل،بافته ز جان
هر تار او به رنج برآورده از ضمیر
هر پود او به جهد جدا کرده از روان
….
ای طبع تو هوای دگر،با هوا بباش
وی حلم تو زمین دگر ،با زمین بمان
“فرخی سیستانی”
در این روزهای طوفان های توفنده و اکسیژن های غبار آلود
که نفس به نفس رود رامشگر مرگ هوهو کنان در ریه هایمان جاری می شود.
در این روزهای تبدار و تفتیده هامون ،
در این ثانیه های داغ و عطشناک نیمروز،
آنچه ریشه ها را در این ریگ ستان مرزی استوار می کند، آنچه امید می شود برای ماندن و خواندن ترانه ی زندگی در لابلای کر گزهای پیر و پایور چیزی نیست جز همانی که در واکاوی دل ها و اندیشه های مردمانش می یابیم؛ مهر و فرهنگ و ادب
ترنم باران شعر را از ابرهای بار آور خرد و اندیشه مردمان سیستان و شکوه مهربانی و فرهنگمداری شما را که قامت برافراشته اید چون سرو در برابر نامهربانی طبیعت و ایستاده اید چون اوشیدر ماه در برابر دیو خشکی.
این برگ را به نام سه تن از شاعران شهر اهورایی مان , لیلا سنچولی , زهرا ساری و داوود مختاری , ورق می زنیم به امید همراهی هماره تان
مهرتان مدام
ساناز شهنوازی
اشکت از چیست ، بگوید که چه مرگت شده است
یک نفر نیست که با درد من عادت بکند
گرچه ناشی ست بگوید که چه مرگت شده است
سر و سامان بدهد حال مرا ، داد زند
غصه کافیست ! بگوید که چه مرگت شده است
و بپرسد که چرا منتظر بارانی
عشق تو کیست ؟بگوید که چه مرگت شده است
جاده را با خطر حادثه همراه شود
بعد هر ایست ، بگوید که چه مرگت شده است
یک نفر نیست مرا دست خودم بسپارد
یک نفر نیست بگوید که چه مرگت شده است !
می روید از عمق لجن، نیلوفر آبی
مانند یک زن بارور،زیبا و لطف انگیز
گل می دهد،گل پیرهن، نیلوفر آبی
رنج فراوان می کشد -از ریشه تا خورشید-
با عشق شورانگیز زن، نیلوفر آبی
می خواهد آرام و رها پیدا کند خود را
در هشت سوی جان و تن نیلوفر آبی
آزاد می روید درون برکه و مرداب
این سمبل مام وطن،نیلوفر آبی
میکنی عاشق او مرد جوان را ،،،ای باد
تو خودت موسیقی گوش نوازی اما
می دهی گوش تو تصنیف بنان را ،،،ای باد
می کشی هر طرفی کشتی سرگردان را
می کنی عاشق دریا ملوان را ،،،ای باد
زوزه هی پشت سر زوزه کشیدی شب و روز
آنقدر زوزه که بردی سرمان را ،،،ای باد
ببری ابروی دختر خان را ،،،ای باد
تقدیم به سیستان در باد
ترنم ترانه ی زندگی چیزی نیست جز آنچه در لابلای ردیف های شعر شاعران جوان
در نیلوفرهای آبی
در زوزه هایت ای باد
و ترکیب عشق و مرگ
نهفته است
قلمتان جاودان و نقشتان مانا باد
خیلی زیباست .من به شما افتخار میکنم .
سلام؛
خانم ساناز شهنوازی،لطف کردید این آگهی را به من دادید؛ باز هم خوشحال خواهم شد که همیشه از این خبرهای خوب بدهید. کار نیکی را آغازیدهاید و امیدوارم خوب به بار بنشیند.
لیلا خانم سنچولی شادباش، که با این ردیف سخت، با قدرت به منزل رسیده و رسانده اید؛ آفرین دارد.
به خانم ساری برای لطافت شعرش شادباش می گویم و ضمنا یادآوری می کنم که واژهی سمبل فارسی نیست؛ شما باید نمادسازی کنید؛ مردم دنبالهرو شما هستند. در هر صورت خیلی لطافت داشت؛ درست مثل نیلوفر آبی.
به آقای مختاری هم برای شعر «روزمدارش» شادباش می گویم. از درد سخن گفتن با مردم دردآشنا نتیجه خواهدداد؛ البته ممکن است به درازا بکش.. باکی نیست.
غلامرضا عمرانی
سلام و درود برشما استاد گرانقدر جناب استاد دکتر غلامرضا عمرانی عزیز و گرامی
خوشحالیم که ادبنامه سیستان موجب شد همراهی شما را حس کنیم , بی شک نظر ارزشمند و حضور گرم شما در کنار جمع صمیمی گندمـ پرسی ها موجبات شادی و دلگرمی ما را فراهم می آورد برایتان آرزوی شادی داریم
سلام
عالی بود.
باسلام عالی بود،از سه بزرگوار ممنونیم
چه عمیق هستی خانم سنچولی.
به جای کیستی عشق،اما، شاید،اگر می شد: چیستی.
لذت بردم از خوانش این سه شعر زیبا از سه شاعر خوب سیستان…دست مریزاد
سلام و سپاس
از برادر عزیزم جناب عمرانی
و این
روشنای نگاه توست
که تاریکی را
نور می بیند
از دریچه ی
هر انچه عشق می نامند
شاعران غزل !
عالی بود
عالیییییی
سلام
اشعار بسیار زیبایی بود لذت بردم همیشه قلمتون همین گونه زیبا باشه انشالله
از شاگرد نوازی استاد اندیشه و قلم جناب دکتر عمرانی، شاعر گرانمهر سرکار خانم دکتر تاک،دوست نیک کردارم جناب دکتر شهریاری، شاعر آینه ها خانم مهندس سنچولی و تمام زیبا اندیشانی که با نگاه مهربان و منتقدشان همراه ادب نامه سیستان هستند سپاسگزارم
در این مُلک سُلیمانی ؛ همه باد و همه خاک
در این دشت اهورایی ؛ فغان از بی آبیِ خاک
بگفت ای چرخ گردون ؛ ترحم کن بر این مردان بی باک
بگفتا دور شو سیستانی ؛ بِکِش بر دُوشُ و میفکن بارُ خود بر خاک.
سلام به روان و قلم های پاک سرشت شما دو ستان
تشکر ویژه از سرکار خانم شهنوازی که اگر نبود حمایت های این بزرگوار از شاعران امروز شعر سیستان را نداشتیم به این زیبایی
واقعا روزهای خوشی را دارم می بینم .چه در انجمن .چه در این صفحه زیبا
اشعار سه تن از شاعران خوب انجمن سرکار خانم سنچولی و ساری و دوست خوبم داوود عزیز ریاست انجمن شعر و ادب ازاد سرو سیستان
که خیلی برای انجمن زحمت می کشند .
باشد که روزهای بهتری را برای شعر سیستان رقم بزنیم.
سلام عرض می کنم خدمت جناب اقای دهمرده مدیریت محترم سایت شهر گندم
از شما بدلیل حمایتهای بی دریغ تان از شاعران سیستان صمیمانه سپاسگزارم .ازجناب استاد عمرانی به جهت راهنمایی های دلسوزانه شان ونظرات زیبایشان بی نهایت متشکرم.واز سایر دوستان هم کمال تشکر را دارم .
منم سلام عرض میکنم خدمت همه بزرگواران
و بسیار خوشحالم بابت همچین حرکت فرهنگی و ایجاد ادبنامه سیستان و اینجا جا داره از همه عزیزان مخصوصا جناب مختاری رئیس انجمن آزاد سرو که همیشه وجود سبزشون باعث دلگرمی است و خانم شهنوازی و جناب دهمرده که همیشه دغدغه دردهای این مردم دلسوخته در حمایت های بی دریغشون روشنی بخش وجود ماست تشکر کنم
سه شعری زیبا از سه شاعر عزیز سیستانی خواندم بسیار لذت بردم
قلمتان پایدار
با سلام
با سپاس از تمامی عزیزان واقعا عالی بود.
توی طوفان دیدمش
پشت تویوتا بودو من از توی پیکان دیدمش!
فراموشم نمیشه عاشق طوفانم همیشه!